چگونه یک نام تجاری قوی ایجاد کنیم؟
نام تجاری بخشی از ویژگیهای عملیاتی و هیجانی (احساسی) است که مشتری به یک کالا یا خدمات نسبت میدهد.
«نام تجاری» یا «برند» چیست؟
● سازمان به عنوان یک برند
● چرا نامهای تجاری مهم هستند؟
● راههای متفاوتسازی
● طرح ایجاد نامهای تجاری
● راهنمای سازندگان نامهای تجاری
● سنجش قدرت نامهای تجاری
● نامهای تجاری در اقتصاد نوین
● عملی ساختن این طرح
● آینده نامهای تجاری
هویت برند چیست؟
هویت برند در واقع جوهر اصلی هر برند است. هر شرکت با تعریف هویت برند خود این پیام را به شرکای تجاری، مشتریان و کارکنان سازمان خود میدهد که ما چگونه سازمانی و با چه اهدافی هستیم. به بیان دیگر شرکت با تعریف این هویت تصویر ذهنی مطلوب خود را برای شکل گیری در ذهن مشتری در آینده ترسیم مینماید. هویت بخشی به هر برند فرآیندی است که مستلزم تعریف این هویت، عینیت بخشیدن به آن در نمادها و لوگوهای تجاری سازمان (رنگ، فرم و …) و نیز پایش دائم کلیه فعالیتهای عملیاتی و تبلیغاتی سازمان برای همسو بودن با آن هویت است. به طور مثال یک شرکت خدمات پرداخت الکترونیک میخواهد در ذهن مشتریان خود به عنوان شریکی قابل اطمینان نقش بسته و با توجه به اهمیت عامل اطمینان در مبادلات مالی، به انتخاب اول مشتری در فضای رقابتی خود تبدیل گردد. در واقع قابل اعتماد بودن و پایداری شرکت در شرایط مختلف اقتصادی و توان مالی آن بهعنوان اجزای تشکیلدهنده هویت شرکت عمل نموده و میبایست کلیه فعالیتهای شرکت از نحوه برخورد پرسنل مرکز تماس آن با مشتریان، نحوه و مدت زمان رفع مغایرتهای مالی ایشان، ادبیات، پوشش و نحوه ارایه خدمات کارشناسان پشتیبانی، نام و علامت تجاری و …. در ارتباطی هدفمند و یکپارچه با یکدیگر برندی را شکل دهند که این تصویر را به صورت پایدار خلق نمایند. تصویر برند: کلیه فعالیتهای سازمان در عرصه های گوناگون بازاریابی، پشتیبانی خدمات، تبلیغات و… منجر به نوع خاصی از ادراک در مشتری نسبت به شرکت میگردد که به آن تصویر ذهنی میگوییم. در واقع روح اصلی حاکم بر تصویر ذهنی مشتری از شرکت، همان ویژگیهای اصلی خدمات اوست. در مثال قبل، چنانچه ویژگی اصلی برند شرکت قابل اعتمادبودن تعریف و شرکت در توسعه و ترویج این مفهوم در نام تجاری خود موفق بوده باشد؛ ویژگی اصلی مورد اشاره همین ویژگی خواهد بود. میخواهیم در این بخش بگوییم که دوست داریم هنگامی که مشتری به ما فکر میکند و یا نام تجاری ما را مشاهده مینماید، چه چیزی در ذهن او نقش ببندد؟
مکانیسم تشکیل تصویر ذهنی در مشتری عبارت است از ترکیب پیچیدهای از کلیه علائم، نشانه ها و پیامهای ارسالی به مشتری که در کلیه فعالیتهای سازمان تجلی مییابد. اهمیت این امر از آن جهت است که از یک طرف میبایست کلیه کارکنان سازمان در تمامی سطوح با درک اهمیت ارتباط خود با مشتریان (در هر مرحله و هر سطح) نسبت به انطباق این ارتباط با تصویر ذهنی مشتریان از شرکت اقدام نموده و از طرف دیگر شرکت نیز با برقراری ارتباط مداوم و مستمر بین تمامی واحدهای مرتبط با مشتری، نسبت به هماهنگ سازی و ایجاد درک واحد از تصویر ذهنی مطلوب اقدام نماید.
شخصیت برند: هر مشتری در ذهن خود یک یا چند ویژگی از ویژگیهای شخصیت انسانی را به هر برند اختصاص میدهد. در خصوص ویژگیهای شخصیت انسانی مطالعات گستردهای صورت پذیرفته که در نهایت پنج ویژگی به عنوان اصلی ترین آنها معرفی میگردند که عبارتند از: شایستگی دلفریب خشونت صمیمیت هیجان
هفت نکته آوازه سازی برند
هفت نکته آوازه سازی برند
پنج استراتژی مهم برای دستیابی به یک برند جهانی موفق
نقل از سایت Marketingweek ، در ماه آوریل، موسسه تحقیقاتی Forrester در انگلیس از برندهای مختلف خواسته است تا برای مقابله با فشارهای دوران پس از رونق مجدد اقدام به جذب مشتری در سرتاسر جهان کنند. به نظر میرسد که برندهای مختلف برای جهانی شدن ملزم به رعایت یک سری اصول و مبانی مهم در این رابطه هستند.
برند کوکا کولا با توجه به این موضوع و با اجرای یک استراتژی برتر بین الملی در ماه می افرادی را به عنوان مدیر بازاریابی به نقاط مختلف دنیا فرستاده است. این افراد بیشتر بر روی بازارهای کشورهای اروپایی تمرکز کرده اند.
برای ورود به بازارهای جهانی رعایت پنج استراتژی مهم ضروری به نظر میرسد. این استراتژی ها ایجاد یک فرهنگ برند قوی و قاطع، بازاریابی بی حد و مرز، تاسیس مراکز در داخل کشور، پذیرفتن یک ساختار جهانی و تولید با توجه به نظرات مصرف کننده را در بر میگیرد.
1-یک فرهنگ برند قوی و قاطع ایجاد کنید.
در گذشته، یک ساختار محکم و منسجم یک عنصر مهم برای تشکیل یک برند جهانی به شمار میآمد. در آن زمان بازارهای داخلی مسئولیت توسعه برندهای ملی خود را بر عهده داشتند.
به هر حال امروزه ایجاد یک فرهنگ برند قوی و قاطع که بتواند مشتریان قدیمی خود را در سرتاسر دنیا حفظ کند، تبدیل به یک اولویت مهم برا شرکت ها شده است. یک برند معتبر برای کسب موفقیت جهانی نیاز به داشتن نگاهی واحد به دنیا دارد.
توسعه رسانه های دیجیتالی باعث شده است تا تاکید برندها بر ساختار جای خد را به تمرکز بر روی فرهنگ بدهد.
گسترش رسانه های ارتباط جمعی و توسعه روابط بین المللی برندهای بزرگ را متوجه این موضوع کرده است که مداومت بر عمل به شیوه های قدیمی امکان پاسخگویی به نیاز مصرف کنندگان در سرتاسر جهان را از آنها میگیرد.
بازتاب فرهنگ شما در برند تجاریتان بسیار مهمتر از آن است که به فکر اشاره به نکات راهنمای استفاده از کالا بر روی آن باشید. این امر موفقیت شما را در عرصه تجارت جهانی تضمین میکند.
برای اطمینان از سازگاری و مطابقت یک فرهنگ برند موفق با دیگر برندها زبان یک عنصر مهم و اساسی به شمار میرود. برای نمونه استفاده از اسانس های طبیعی در نوشابه های گازدار همان نشاطی را به مصرف کننده فرانسوی میدهد که یک انگلیسی در یک جای دیگر از آن لذت خواهد برد.
اگر فرهنگ شما واقعا در صورت گسترش در تمام کشورها برای دیگران نیز قابل درک باشد، پروسه جهانی شدن در مورد برندتان به آسانی انجام خواهد شد.
2-در بازاریابی بی حد و مرز رفتار کنید.
با توسعه رسانه های دیجیتالی دیگر پس از این امکان بکارگیری استراتژی های مختلف برای برندها در راستای پیشرفت در سطح جهان وجود خواهد داشت. درشرایط کنونی برندها ملزم به اجرای یک روش بازاریابی منسجم تر برای بقای خود هستند.
فعالان در بازار باید نگاهی دوباره به واژه جهانی شدن داشته باشند. ایده تفکر جهانی و فعالیت در داخل کشور در عصر دیجیتال کنونی دیگر کاربرد ندارد. عصر دیجیتال حد و مرز نمیشناسد.
برندهایی که استراتژی تجارت بی حد و مرز را نمیپذیرند باید خطر در حاشیه قرار گرفتن را قبول کنند. مردم کمتر از قبل از مرز بین الملی آگاهی دارند. رسانه های دیجیتالی حد ومرز نمیشناسند بنابراین برندهایی که از این طریق فعالیت میکنند احساس نفوذ بیشتری کرده و خود را بخشی از جهان میدانند.
با نگاهی به برندهایی نظیر نایک، آدیداس، کوکا کولا و مک دونالد درمییابید که آنها در همه جای جهان شعبه داشته و علی رغم دستیابی به موفقیتی بزرگ در کشور خود، در بازارهای جهانی نیز اسم ورسمی دارند.
تبلیغات جدید نایک برای لباس های بازی فوتبال همزمان با برگزاری جام جهانی یک نمونه عالی از بازاریابی جهانی به حساب میآید. در این تبلیغات شرکت نایک فوتبالیست های معروف از سرتاسر جهان را گرد هم آورده و از آنها استفاده میکند. این کار چند ملیتی بودن نایک را اثبات نمیکند بلکه آن را به عنوان یک برند بینالمللی معرفی خواهد کرد.
سابقا یک برند میتوانست جمعیت هدف خود را فقط مردم یک کشور خاص در نظر بگیرد اما امروزه هر کسی میتواند از طریق اینترنت به سایت یک برند معروف دسترسی یابد. این امکان برندهای مختلف را به این فکر وا میدارد که چگونه میتوانند به بازارهای بینالمللی راه پیدا کنند.
تمرکز برندهای جهانی امروزه از طبقه بندی به یکسان سازی تغییر رویکرد داده است. به جای تلاش برای تقسیم بندی مصرف کنندگان برندها باید به راههایی برای ایجاد نقاط مشترک میان آنها بیندیشند. در سالهای دور بازاریابی به تفاوت ها و دسته بندی ها میاندیشید. در دنیای امروز توجه برندها به دغدغههای مردم این اختلاف ها را از بین خواهد برد.
3-یک مرکز در داخل کشور برای خود ایجاد کنید.
نیاز به تشکیل یک سیستم بازاریابی متحد هماکنون بیشتر از همیشه احساس میشود. اعمال استراتژی پوشش دادن تمام بازارها توسط یک برند جهانی یک نوع ارتباط بینالمللی به وجود میآورد.
فقط ارائه یک استراتژی خاص نمیتواند تضمینی برای موفقیت یک برند باشد. مدیران برندها باید احساس کنند که شانسی برای اجرای آن و بحث پیرامون این سیاست به ویژه شخصا با دیگر روسای برند را دارند. به طور خلاصه آنها بایدیک نوع احساس مسئولیت و مالکیت مشترک را با دیگر مدیران برد داشته باشند.
برندهای جهانی موفق چند وقت یک بار تمام مدیران مراکز بینالمللی خود را از سرتاسر جهان دور هم جمع کرده و این امکان را برای آنها فراهم میکنند تا چکیده بهترین روشهاٰ، اطلاعات و دانش خود را با هم به اشتراک بگذارند.
4-یک ساختار جهانی را بپذیرید.
دو برند بزرگ جهانی اخیرا ساختار بازاریابی داخلی خود را کنار گذاشته و نوعی تعادل را میان بازاریابی داخلی و بینالمللی برقرار کردهاند. در حقیقت آنها برای ایجاد اتحاد بیشتر بخش عمدهای از فعالیت خود را بر روی اروپا متمرکز کردهاند.
برند کوکا کولا فعالیت مدیر بازاریابی بینالمللی خود را با کاهش مراکز کاری وی از ده مرکز به چهار مرکز به اروپا محدود کرده است. به این ترتیب آنها تجارت جهانی خود را از اروپا هدایت میکنند.
تغییر ساختار بازاریابی فقط بخشی از یک فرآیند بزرگتر است. این تحولات امکان ایجاد نوآوری با شتاب بیشتر و تسریع روند افزایش هماهنگی در بازاریابی را برای ما فراهم میکند. این همکاری و هماهنگی قبلا در اروپا و در نتیجه در سرتاسر جهان به وجود آمده است.
کوکا کولا نفوذ در بازارهای جهانی و نیزبرقراری یک ارتباط داخلی را از صاحبان قبلی خود به ارث برده است. این برند به اهمیت ایجاد تعادل بین این دو مقوله به خوبی آگاه است.
در حال حاضر دو مدل متفاوت برای شیوه فعالیت برندهای جهانی تعریف شده است. یکی از آنها که منحصرا از مرکز اداره میشود روشی است که در آن فقط یک برند جهانی فعالیت میکند. برند HP به این شیوه عمل میکند. تمام شعبات HP در سرتاسر جهان نمایندگیهای این شرکت هستند اگرچه ممکن است نوع خدمات آنها با توجه به شرایط محلی تغییر کند.
در مدل دیگر شعبات داخلی هر برند اختیار انجام هر کاری را دارند. به این ترتیب نوعی سازگاری و انعطاف پذیری را برای خود حفظ میکنند. این مدل بیشتر از الگوی قبلی در شرایط کنونی مورد استفاده قرار میگیرد.
به هر حال با وجود قدرت و اختیار فراوان شعبات داخلی آنها باید تحت نظارت کمپانی اصلی قرار بگیرند. این طبیعی است که افراد در این موقعیت تمایل به آزادی یشتر برای تغییر عملکرد برند به میل خود را دارند.
5-با توجه به نظرات مصرف کننده نوع تولیدات خود را تغییر دهید.
در دنیای امروز رسانه های ارتباط جمعی کمک بزرگی به ایجاد یک محیط عالی برای برقراری روابط متقابل میان مصرف کننده و برند کردهاند. این شرایط امکان تبادل نظرات میان مصرف کنندگان و همچنین به همین میزان ارائه پیشنهادات به برند مورد نظر را ایجاد میکند. همه این کارها در سطح جهانی و به طور همزمان صورت میگیرد.
انتقادها و نظرات مثبت مصرف کننده ها از طریق اینترنت در اختیار دیگران قرار داده میشود. یک راه تازه برای مدیریت یک برند جهانی جدید توجه به عقاید و پیشنهادهای مصرف کنندگان و تقاضا برای همکاری مشترک با آنها است.
کوکا کولا معتقد است که امروزه ایجاد یک فضای باز برای مصرف کنندگان یک ضرورت به نظر میرسد. عملکرد این شرکت با تحول در تقاضای مصرف کنندگان خود را وفق میدهد. ما از توسعه خط تولید به سوی ایجاد یک فضا برای دریافت توصیه های مصرف کنندگان تغییر مسیر دادهایم.
در پایان ممکن است وجود ابزارهای مختلف برای مصرف کنندگان در راستای جذب برندها به سوی خود بر توسعه نقش این کمپانیها در بازارهای جهانی بیفزاید.
ارزش تجاری نام و نشان تجاری
دو اتومبيل را در نظر بگيريد كه در خط توليد يك كارخانه اروپايي توليد مي شوند. اين دو خودرو داراي شكل يكسان و مشابه هستند و روي يك شاسي مشابه سوار شده اند. تنها فرق موجود ميان آن دو، نام آنهاست. يكي از آنها نامش فيات و ديگري نامش تويوتا كرولا است. بدون درنظر گرفتن كليه موارد مشابه ميان اين دو خودرو، تويوتا گرانتر از فيات به فروش مــــــي رسد. چرا؟ براي اينكه مصرف كنندگان اروپايي به نام تجاري تويوتا اعتماد دارند و حتي حاضرند جهت دريافت آن مبلغ اضافي هم بپردازند.
ارزش مالي نام تجاري
در يك محيط بازار بسيار پيچيده، نامهاي تجاري يك راه ميان بـــــر را در فرآيند تصميم گيري مصرف كننده به وجود مي آورد. در مواجهه با محصولاتي كه به لحاظ كليه جوانب برابر هستند، مصرف كنندگان غالباً برنده هايي را انتخاب مي كنند كـــــه آن را مي شناسند، محترم مي شمارند و تاييد مي كنند. هرچند كه اين موضوع مدتهاست در صنعت محصولات مشتريان مصداق داشته است - بيش از 160 سال است كه در صنعت صابون ايوري اين چنين بوده است - در حال حاضر انتخاب مصرف كننده را در صنايع مختلف مثل خدمات مالي، حمل و نقل، و تجارت الكترونيك هدايت مي كند. مركز مشاوره مديريت مرسر (MMC) اخيراً از مصرف كنندگان پرسيده است كه تمايل دارند با چه نوع شركت كار كنند، مصرف كنندگان پاسخ دادند كه شركتهايي را انتخاب مي كنند كه برند مورد تاييد دارند، به جاي شركتهايي كه تنوع گسترده اي از كليه محصولات را با قيمت پايين به مشتري ارائه مي دهند.
از آنجا كه مشتريان بيشتر نامهايي را انتخاب مي كنند كه مي شناسند، استنباط مي شود كه وفاداري مشتريان به شركتهايي با برند مورد تاييد، بيشتر است. در نتيجه سود مالي روشني را براي اينگونه شركتها به وجود مي آورد براي اينكه هزينه جذب مشتريان جديد، به طور متوسط 10 تا 20 برابر هزينه حفظ مشتريان موجود است.
شركتهايي با نام تجاري قوي اغلب مي توانند قيمتهاي بيشتري براي كالاهاي خود درخواست كنند. تويوتا خودروهاي خود را با قيمت بيشتر از قيمت خودروهاي ژئو(GEO) مي فروشد. برعكس، يك برند ضعيف براي رقابت بايد قيمتهاي پايين ارائه دهد. ديويد روبرت معاون اول استراتژي بازار در شيكاگو مي گويد يكي از دلايلي كه نيسان ضرر داد (در سالهاي اخير) اينست كه شركت نيسان تقريباً 1000 دلار در هر خودرو به خاطر ضعيف شدن برند از دست داد. وي مـي افزايد: اين چيزي است كه رئيس هيئت مديره نيز پذيرفت.
شركتهايي با نام تجاري قوي بهتر مي توانند نخبگان را جذب كنند. در سال 1998 مركز مشاوره مديريت مرسر(MMC) از فارغ التحصيلان كارشناسي ارشد مديريت بازرگاني نظرخواهي كرد كه چه عاملي بر تصميمات استخدامشان تاثير گذاشته است. پاسخ دهندگان به اين نظرخواهي نام تجاري و شهرت شركت را عامل شماره يك تاثيرگذارنده بر انتخابشان دانستند. در واقع نام تجاري شركت حداقل 25 درصد بيشتر از ساير عوامل ديگر نظير حقوق، نوع كار، فرهنگ شركت، فرصتهاي ترفيع و تشويق امتياز كسب كرد.
سرمايه گذاري براي توسعه نام تجاري
وظايف مدير فروش در آغاز كار
متاسفانه عدم درايت در هنگام شروع كار مديران فروش در يك شركت آنها را دچار زحمت ميكند. آنها بعد از مدتي در مييابند كه ابتداي راه اشتباه رفتهاند.
● پنج اشتباه بزرگی كه ممكن است مدیر فروش مرتكب شود عبارتنداز:
سه نوع استراتژي عمومي پورتر
چگونه یک برند واقعی باشیم؟
برند دارایی نامشهود (نهفته) یک محصول یا یک سرویس است، که شامل نام، اصطلاحات، علائم، نماد، آرم، سابقه ذهنی مشتریان و مصرف کنندگان، ماندگاری در بازار، اعتبار، اصالت (کپی صرف نبودن) است در طول تاریخ، به ویژه در عصر صنعتی توسط مخترعین، صنعت گران، تجار و سرمایه گذاران محصولات و خدمات گوناگونی به جامعه متقاضیان و مصرف کنندگان عرضه شده است، با نگاهی گذرا بر روند پدیدار شدن شکل گیری، تولید انبوه این سازه ها و سرویس ها در می یابیم که از میلیون ها پدیده پدیدار شده، فقط تعداد محدودی موفق شدند که مرزها را در نوردیده و جهانی شوند و حتی زیاد نبودند و نیستند بنگاه ها و کارخانجاتی که در بازارهای داخلی و محدوده کشورشان بیش از یک دهه تداوم فعالیت داشته باشند. می بینیم که دفعتاً محصولی به یمن تبلیغ، جایزه و طرفندهای دیگر در بازار مصرف ظاهر می شود، تعدادی مصرف کننده جذب آن می شوند ولیکن در کوتاه مدت و حداکثر در میان مدت از بازار مصرف دفع می شوند و فراموش می شوند. فاکتورهایی که می تواند به مقبولیت و حضور مستمر یک محصول یا یک سرویس در فضای کسب و کار تداوم بخشد، علمی پیچیده و مبتنی بر تخصص، تجربه و توجه به شاخه های متنوعی از فنون تولید و بازارسنجی، بازاریابی و فروش می باشد.
استراتژی نام تجاری در فرا بازار ها
بیوگرافی هیلتون پایه گذار هتلهای زنجیره ایی هیلتون
پسری که در ابتدا برای امرار معاش خانواده اش تلاش کردو در نتیجه امپراطور عظیمی از خود ساخت :
چگونه علامت تجاری خود را طراحی کنیم؟
در دنیای بازاریابی امروز اشکال، رنگ ها و نوشته ها نقش بسزایی رادر تسخیر ذهن مشتری ایفا می کنند. امروزه صاحبان شرکت ها و بنگاه های اقتصادی برای برقراری ارتباط موثر با مشتری و القای منافعی که از فروش محصولاتشان نصیب آنها می شود، در چالش بزرگی به نام رقابت گرفتار شده اند.
مدیریت آرم تجاری (Brand Management)
از لحاظ قانونی قابل پشتیبانی باشد
تلفظ آن ساده و روان باشد
به خاطر سپردن آن آسان باشد
شناسایی و تشخیص آن کار دشواری نباشد
توجه افراد را جلب کند
مزایای استفاده از محصول را در خود داشته باشد
پیام محصول و یا شرکت تولید کننده را به همراه داشته باشد
موقعیت محصول را در میان محصولات رقیب مشخص سازد
هزینهی یک آرم تجاری خوب، بیش از هزینهی سایر محصولات عادی دیگر است. یک علامت تجاری اقتصادی اغلب بخشهای منعطف بازار را در برابر قیمت مورد هدف قرار میدهد. یک علامت تجاری رقابتی و جنگجویانه برای مقابله با تهدیدهای رقابتی ایجاد میشود. زمانی که یک علامت تجاری برای چند محصول متعدد به کار برده میشود، به عنوان یک آرم تجاری خانوادگی شناخته میشود. وقتی که تمامی محصولات یک شرکت، هر کدام دارای نام تجاری مجزایی برای خود هستند، به آرم تجاری منفرد مشهور میشودند.
زمانی که شرکتی از یک آرم تجاری به همراه آرم تجاری دیگری که پیش از این به کار گرفته میشده برای معرفی محصول و یا خط محصول جدیدی استفاده کند، به یک اهرم تجاری مشهور میشود. زمانی که فروشندگان بزرگ، محصولات را از تولید کنندگان خریداری میکنند، نام تجاری خود را بر روی آن محصولات قرار میدهند که به آن، آرم تجاری خصوصی میگویند. علامتهای تجاری خصوصی ممکن است با نام اصلی که تولید کنندگان برای محصولات در نظر میگیرند، تفاوت زیادی داشته باشند.
انطباق آرم تجاری به کاهش تعداد علامتهای مخصوص هر شرکت میانجامد. برخی از شرکتها تلاش میکنند تا آرمهای تجاری بیشتری را برای محصولات متعدد و گوناگون خود ایجاد کنند. آنها این کار را انجام میدهند تا میزان فضای اختصاصی آرمهای تجاری رقیب را کاهش دهند. اما از آن جایی که ممکن است این اقدام، استراتژی مناسبی نباشد، بنابراین بسیاری از شرکتها تصمیم میگیرند تا ارتباطی منطقی میان نامها تجاری گوناگون خود برقرار سازند.
بسیاری از مدیران نام تجاری خود را محدود به اهداف و مسایل مالی میکنند. آنها مسایل استراتژیک را با این تصور که مسئولیت آن بر عهدهی مدیر ارشد است، نادیده میگیرند. اکثر مدیران نام تجاری، خود را محدود به اهداف کوتاه مدت میکنند، زیرا بستههای محصولات آنها برای مدتی کوتاه و محدود طراحی شدهاند. باید اهداف کوتاه مدت را گامی مهم به سوی اهداف بلند مدت به حساب آورد.
در شرکتهایی که دارای متنوع سازی محصولات هستند، ممکن است هدف از ایجاد برخی از نامهای تجاری با سایر نامها مغایرت پیدا کند و یا بدتر از آن ممکن است اهداف شرکت با نیازهای نام تجاری مغایر باشند.
همچنین لازم است مدیر نام تجاری از استراتژیهای مدیریت ارشد اطلاع داشته باشد. چنانچه مدیریت شرکت قصد داشته باشد از بازاریابی بلند مدت استفاده کند، به کارگیری جریان پرداخت هزینهها به صورت کوتاه مدت، اشتباه بزرگی خواهد بود.
بسیاری از مدیران نام تجاری در زمان هدف گذاری، اهدافی را در نظر میگیرند که عملکرد واحد خودشان را نسبت به کل سازمان بهبود میبخشند.
اصول مدیریت نام تجاری
هر کسب و کاری می خواهد که به انتخاب اول مشتریان تبدیل شود. ایجاد و مدیریت یک نام تجاری می تواند نقش تعیین کننده ای در تحقق این امر ایفا کند.
مفهوم نام تجاری (brand) برای کسب و کار، بسیار گسترده تر از علامت (logo) شرکت شما است. نام تجاری به معنای ارزش اصلی کسب و کار شما و هر تعاملی که با مشتریان و عرضه کننده گان دارید است. نام تجاری شما در واقع نشان دهنده شهرت شما است و تجربه مشتریان از سازمان شما را منعکس می کند.
مشتریان و کارکنان می توانند به نام های تجاری خاص وابستگی عاطفی پیدا کنند که باعث ایجاد وفاداری قوی و حتی احساس مالکیت در آنها می شود. این امر می تواند به حفظ انگیزه کارکنان و افزایش فروش کمک کند. ولی همچنین در صورتی که همزمان با رشد کسب و کارتان نتوانید این ذینفعان را مد نظر قرار دهید می تواند باعث ایجاد مشکل شود.
یک نام تجاری قوی هر کسب و کاری را در برابر فشارها، خصوصا در بازار رقابتی پایدار می سازد.
شما اگر می خواهید یک نام تجاری را خلق و مدیریت کنید باید بر روی این موضوع تمرکز کنید که مشتریان شما چه می خواهند و چگونه شما می توانید ارائه خواسته آنها را تضمین کنید. شما باید در زمینه خدمات و هر نقطه تماس ای که با مشتریان دارید(مثلا فکس، نامه ها و تماس های تلفنی) انسجام خود را حفظ کنید.
این مقاله به شما نشان خواهد داد که چگونه یک نام تجاری را خلق کنید، برای آن بودجه ریزی کنید و آن را مدیریت کنید.
اولین گام در خلق یک نام تجاری
مدیریت نام تجاری موفق در واقع ترویج نقاط قوت شماست. با تفکر در مورد نقاط قوت و باورهای خود در کسب و کار آغاز کنید. به عنوان مثال :
· مهارت های خاص – مانند مهارت در طراحی
· خدمات مشتریان با کیفیت بالا
· فراهم کردن بالاترین ارزش در برابر پول در بازار
· نوآوری – احتمالا در یک باریکه بازار(niche)
شما باید مطمئن شوید که با استفاده از نقاط قوت خود همواره به وعده های خود عمل می کنید. موردی که گاهی ارزش های نام تجاری نامیده می شود.
مشتریان چه می خواهند :
شما همچنین باید ارزشهای نام تجاری خود را با نیازهای مشتریان خود تطبیق دهید.
چه چیز مشتریان شما را بر می انگیزد.؟ چه چیز آنها را وادار به خرید می کند؟ در بسیاری از مواقع این قیمت یا عملکرد محصول شما نیست که این کار را می کند.
از مشتریان کنونی خود بپرسید که چه چیزی را در تعامل با شما دوست دارند. و پرسیدن این سوال از مشتریان احتمالی که در تصمیم گیری خرید خود به دنبال چه چیزی هستند؛ اطلاعات مفیدی برای توسعه کسب و کار و نام تجاری شما فراهم می کند.
اگر ارزش های نام تجاری شما در مسیری است که مشتریان موجود و بالقوه در پی آن هستند، آنگاه شما در آغاز یک نام تجاری مفید قرار دارید و برای آغاز ساختن آن آماده هستید.
اما اگر اینطور نیست، باید در مورد منافعی که به مشتریان کنونی خود ارائه می کنید یا اینکه افراد مناسبی را به عنوان هدف انتخاب کرده اید؛ تجدید نظر کنید.
به عنوان مثال یک فروشگاه لباس که سبک عالی در مد را به عنوان ارزش نام تجاری انتخاب کرده در صورتی می تواند بر روی آن سرمایه گذاری کند که مشتریان کنونی و بالقوه آن خواهان خرید لباس های مد روز باشند. اما اگر مشتریان هدف او از بازنشستگان تشکیل شده باشد، این ارزش های نام تجاری در راستای نیازهای خرید آنها نخواهد بود
خلق نام تجاری خود
اگر می خواهید یک نام تجاری قوی بسازید و آن را حفظ کنید، باید بر خواسته های مشتریان خود و چگونگی برآورده کردن این خواسته تمرکز کنید. شما باید در خدمات خود و هر نقطه تماس دیگری که با مشتریان دارید(مثل تماس تلفنی، نامه ها، پست الکترونیک و غیره)، ثبات خود را حفظ کنید.
هنگامی که ارزش های نام تجاری و نیازهای مشتریان خود را تعریف کردید، می توانید با ترویج پایدار ارزش های نام تجاری خود خلق آن را آغاز کنید.
مشتریان خود را مطلع کنید
به یاد داشته باشید که هر تماسی که با یک مشتری یا یک مشتری بالقوه دارید باید ارزش های نام تجاری شما را تقویت کند.
محدوده های کلیدی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از :
· نام کسب و کار شما
· نام کالا ها و خدمات شما
· هر شعاری که مورد استفاده قرار می گیرد
· علامت تجاری شما
· سبک و کیفیت نوشتاری شما
· بسته بندی و قیمت گذاری کالایتان
· وعده های شما
· کجا و چگونه تبلیغ کنید
· پوشش شما و کارکنانتان
· رفتار شما و کارکنانتان
· وب سایت شرکت شما
اگر همه اینها به شکل پایدار در جهت ارزش های نام تجاری شما باشند، نام تجاری شما تقویت خواهد شد. اما اگر همه آنها هم راستا نباشند نام تجاری و کسب وکار شما به شدت آسیب خواهد دید. یک نام تجاری به مشتریان وعده هایی می دهد و اگر نتواند آن وعده ها را برآورده کند، مشتریان شما به ندرت مجددا از شما خرید خواهند کرد.
مثلا جواهراتی زیبا و شیک که به زیبایی تولید، به شکلی شیک بسته بندی و به شکلی دلفریب در مجلات گلاسه تبلیغ شده. ارزش نام تجاری آن می توان " شیک خاص و باکلاس" باشد. اما اگر کارکنان در تماس های تلفنی بی ادب یا غیر حرفه ای باشند؛ مشتریان به جواهرات زیبا و شیک فکر نخواهند کرد بلکه به بی ادبی کارکنان خواهند اندیشید. در نتیجه نام تجاری- و احتمالا کسب وکار- تضعیف خواهد شد.
نشان تجاری شما می تواند نشانه خاصی برای مشتریان شما باشد. شما باید برای استفاده از آن سیاستی تدوین کنید تا مطمئن شوید که به شکلی منسجم از ان استفاده شود و کیفیت آن همواره حفظ شود. این کار می تواند یک عامل اطمینان بخش در مواقعی باشد که مشتریان شما قصد دارند کالاهای شما را خریداری کنند یا آنها را بعد از خرید دریافت کنند. نشان تجاری شما می تواند به عنوان یک ضمانتنامه اولیه در این شرایط عمل کند.
به شکلی مشابه باید اطمینان پیدا کنید که طراحی و کیفیت فرم ها و فاکتورهای خود را که اغلب در تعامل با مشتریان ناچیز انگاشته می شود، درنظر گرفته اید. این موضوع میتواند تمایل آنها را در انجام رویه های تکراری و حتی پرداخت به موقع تقویت کند.
مدیریت نام تجاری شما
این ایده خوبی است که مسئولیت استراتژی نام تجاری خود را به فردی محول کنید. ( اگر نمی توانید خودتان این کار را انجام دهید یک کارمند واجد شرایط را برای این کار استخدام کنید)
همه کارکنان شما نقشی حیاتی در مدیریت نام تجاری شما ایفا خواهند کرد، زیرا چگونگی رفتار آنها تاثیر قوی ای بر باور مشتریان و کارکنان شما از کسب و کار شما خواهد داشت. اگر کارکنان شما به ارزش های نام تجاری شما باور داشته باشند، اعمال آنها شواهدی موثر به هنگام تعامل با همکاران و مشتریان ارائه خواهد کرد.
کارکنان تان را همواره وادار نمائید تا پیشنهاد ارائه کنند و یا به سادگی زمان خود را صرف بحث با آنها در مورد نام تجاری تان و چگونگی عملکرد کسب و کارتان کنید.
همواره این پیام را که " کاری که آنها انجام می دهند مهم است" تقویت کنید و علت این اهمیت را توضیح دهید. مطمئن شوید که آنها به این موضوع آگاهند که شکستن قولی که نام تجاری شما به مشتریان می دهد -حتی برای یک بار- می تواند صدمات جبران ناپذیری به نام تجاری شما وارد کند.
بیرون از نام تجاری شما
از مشتریان راضی خود بازخورد های متناوب بگیرید تا مطمئن شوید که کسب و کار شما آنچه نام تجاری تان وعده می دهد، ارائه می کند. به همین ترتیب می توانید از مشتریان ناراضی یا مشتریان پیشین خود اطلاعات با ارزش و حتی صادقانه تری راجع به چگونگی برداشت آنها از نام تجاری تان بدست آورید. انتقاد صادقانه و سازنده می تواند به شما کمک کند تا راه پیشرفت را بیابید.
به یاد داشته باشید که مشتریان هم مثل دیگران تغییر می کنند.
نقش نام تجاری (brand) در تشویق فروش کالا
برند – این نام تجاری کالا است که آنرا از انبوه کل كالاها تفکیک می کند. مثلاً برای هر انسان دارای نام مشخص ، برای برند نیز لازم است که نام آن بتواند باعث احساسات مثبت زیاد در نزد اطرافیان شود تا نام کار کند.
برند – این یکی از نشانه های جامعه دموکراسی آزاد است ، جامعه ای که در آن انسان حق انتخاب را دارد. تا چند سال پیش زمانی ما به مغازه می رفتیم و در آنجا فقط شیر ، کالباس ، روغن نباتی را جستجو می کردیم. امروزه ما به مغازه می رویم به دنبال نام و علامت مشخص كالا. برند – این همیشه چیز مخصوص به خود و متفاوت از دیگري است.
توسعه برندها تسلسل و نظمی را ایجاب می کند. این فرآیند با ساخت و ساز مشابه است چون برنامه ریزی ، طراحی ، ساختمان ، هدایت ، کنترل و بی شک ، اجرای مجموعه درخواست های جامع که موفقیت کلیه کارخانه را تأمین می کند ، شامل است.
توجیه کمپانی فقط جهت تولید – این اشتباه معمولی است. در اکثریت کارخانه ها و موسسات فرآیند تولید به صورت مفصل راه اندازی شده است. چنین کارخانه می تواند مشابه موزه قشنگ باشد: در آنجا تجهیزات مدرن نصب شده است ، کارشناسان متخصص کار می کنند ، کالای مرغوب تولید می شود ولی در مرحله معین زنجیره قطع می شود و پتانسیل سازنده هنگفت به اندازه کامل مورد اجراء قرار نمی گیرد. این امر با روش های بد فروش ، نبودن تبلیغات مناسب ، بسته بندی نارساي کالا ارتباط دارد.
اکثریت کارفرمایان و توليدكنندگان می دانند که «قيمت همه چیزرا تعیین می کند». برایشان منظره افت آنی تقاضا ، در صورت ظهور در بازار کالای مشابه ولی با پایین ترین بها ، آشنا است. طوری می شود که در برابر فراخوانی رقبا با کاهش متقابل قيمت جواب داد. در نهایت امر ، این منجر به سودآوری پایین خود تولید می شود.
تجربه جهانی چندین بار به اثبات رسانده است ، رقابتی که بر اساس آن بهای محصولات نهفته است این «راهی بسوی هیچ است» . چنین برخورد از حیث ماهیت خویش نادرست است چون کاهش دایمی قيمت باعث زیان آوری تولید ، فقر بازار و در نتیجه کاهش کیفیت کالا می شود. برای آنکه این دایره محدود را قطع نمود ، لازم است از رقابت «قيمت» فاصله گرفت و برخوردهای دیگر در روابط با مصرف کنندگان و رقبا را جستجو کرد.
دیگر گمراهی معمولی - «خواهش قانع کردن همه» است. اغلب فرمول «برای ما همه مصرف کنندگان لازم اند» استراتژی تجارت را تعیین می کند. کمپانی های بازاریابی جدی و مسئول درک می کنند که تنها برند و یا محصولات نمی تواند دسته های مختلف مصرف کنندگان را به طور کامل قانع سازد.
یک استریوتیپ معمولی دیگر - این عقیده ای است که قيمت جزء ترکیبی ساخت مناسبات با مصرف کننده می باشد. در برابر سؤالی که جهت بالا بردن تقاضا چه باید کرد ، اکثریت رؤسا و مسئولان کنونی جواب می دادند- باید قيمت را پایین آورد.
تحقیقات و تجربه عملی نشانگر آن است که امروزه کمپانی موفق باید استراتژی برند متوجه شکل گیری وفاداری مصرف کننده را دارا باشد. «ارزش» برند توسط آماده بودن مصرف کننده جهت خرید کالا طبق بالاترین بها ، حین موجودیت در بازار کالاهای مشابه علامت تجاری دیگر تعیین می شود.
در هر گونه حوزه می توان برند را ایجاد کرد ، در ضمن نه فقط کالا و یا خدمات که شما آنرا ارائه می کنید بلکه خود کمپانی نیز به صورت" برند" در می آید. موضع گیری ، تمرکز ، تقسیم سازی به چند قسمت و وعده دهی – این اساس و پايه استراتژی برند است. روی هر عبارت به تفکیک مکث می کنیم.
موضع گیری :
امکان دارد ، تعاریف مختلف مفهوم «موضع گیری» موجود باشد. در واقعیت امر ، موضع گیری – این جایی است که آنرا برند در ذهن مصرف کننده اشغال می کند. هر کمپانی کوشش می کند صورت ظاهری – تصور مشخص را با کالای خویش شکل دهد. برای مثال ، یک کمپانی محصولات خود را به مثابه «رفع گرسنگی» و کمپانی دیگر «رفع تشنگی» و غیره توصیف می کند.
بر اساس موضع گیری یکی از اساسی ترین تأیید های قابل قبول بدون دلایل مبدا بازاریابی نهفته است. آن حاکی است ، «همه انسان ها از هم دیگر فرق دارند و محصولات به طور مطلق نمی تواند مورد پذیرش همه شود». کمپانی ها وادار می شوند مصرف کننده خود را انتخاب کنند. جناب لارری لایت ، کارشناس بازاریابی امریکایی ، بنيانگذار نظریه برند ، می دانست که هر گونه کمپانی باید به خاطر آن اموري سعی و تلاش ورزد تا محصولات آن بخش نه چندان زیاد مصرف کنندگان ، نه به طور ساده هر گونه توده های وسیع را بپرستد. موقع موضع گیری ضعیف کمپانی نمی تواند مقابله رقابتی را با آنانی که مساعی خود را در گروه های هر چه کوچک تر خریداران متمرکز ساخته اند ، تحمل کند. در مسابقه رقابتی آنانی که مصرف کننده خود را درست انتخاب کردند ، غالب هستند.
محصولات را مورد ارزیابی قرار داده ، مردم خود را در نکته عمده متمرکز می سازند. تولید کننده باید انسان را جهت متوجه ارزش اساسی محصولات خویش شدن ، وادار نماید. و طبق کلیه قواعد ساخت و ساز تبلیغات ، این خودویژگی باید تک و نمونه باشد. لازم است دقیق نشان داد که محصولات تان از بقیه محصولات چه فرقی دارند ، از این رو اغلب کارشناسان تبلیغات و بازاریابی مصالحه می کنند. برایشان لازم است حل نمایند که در محصولات آنان چه چیزهایی درجه اول و چه اموري درجه دوم است. برای مثال ، شما مدل جدید خودرو را تبلیغ می کنید. شما حل می کنید که در دست اول در باره کدام امرباید گفت – در با ره موتور قوی ، اطمینان ، بهای جاذب و یا ایمنی؟ این آن معنی را ندارد که همه کاركنان تبلیغات در باره عین یک چیز می گویند ، آخر که برتری عمده کالا و یا خدماتتان – این منحصربه فرد بودن است. سرانجام ، هر ماشین چرخ و موتور دارد. در هر بار روی آن فکر نمود که کدام تصور این و یا آن محصولات را شما می خواهید در ذهن و شعور مصرف کننده خود شکل دهید.
همچنین مهم است در یاد داشت : محصولاتی با کیفیت مطلق وجود ندارد. آن کیفیت مطلق در واقعیت امر نیست ! کیفیت – این فقط آن است که انسان در باره محصولات مذکور و یا برند مذکور فکر می کند. کمپانی هایی هستند که 99 درصد انرژی و پول را جهت تولید محصولات مرغوب ، در باره سیمای آن فکر نکرده ، مصرف می کنند. در نتیجه بدست می آید که کیفیت واقعی محصولات بالا است و قابل درک – پایین است. چنین برخورد یک طرفه اثر نمی کند و سودی ندارد. بدون شک ، نباید فراموش کرد که خود محصولات نیز به عنوان اس اساس باقی می ماند.
درجه مطلع بودن خریدار در باره کالا بر درک محصولات از سوی مصرف کننده تأثیر می گذارد. آزمایشات زیادی حاکی است ، بعد از دریافت از طرف انسان مقدار معیین اطلاعات تبلیغاتی ادراک محصولات از جانب وی تغییر می کند. در بازاریابی قانونمندی جالب موجود است: برند بزرگ همیشه توسعه پیدا می کند ، برند کوچک آهسته آهسته، خاموش می شود.
برند باید جزء جداناپذیر هر گونه کمپانی شود. آن وفاداری مصرف کننده را پرورش می دهد که در نوبت خود ، رقابت پذیری پایدار را فراهم می سازد. برند دایمی بودن تقاضا و عدم وابستگی آن به عوامل بازار ، از آن جمله به سطح کل قيمت در بازار را تعیین می کند. می توان با جرأت گفت که برند تولید کننده را محافظت می کند و آمادگی خریدار را جهت پرداخت زیادتر فراهم می سازد. چنین اوضاع و احوال مساعد برای کمپانی در بالا بردن راندمان مالی خویش ، بهترسازی فرآیند برنامه ریزی امکان می دهد.
عناصر تشکیل دهنده برند عبارت اند از: طراحی صنعتی ، تنظیم ظاهری ، تدابیر تبلیغاتی سنجیده شده ، تشویق فروش و تماس مستقیم با مصرف کننده. تولید کننده با عمل خود باید به مصرف کننده وعده برند را داده ، در نزد وی انتظار خوب را ایجاد کند.
وعده ایی که تولیدکننده با ساخت برای بازار این و یا آن محصولات می دهد – این نکته مهم است. هر فردی که در بخش تجارت کار می کند ، باید از خود سؤال کند:«برند بنده چه وعده می دهد؟» در اینجا صورت های مختلف ممکن است ولی چیز عمده – این تعیین شود که وعده شما کدام چیز مشخصی را ارائه می کند. محصولات مورد تولید باید دقیقاً مطابق وعده داده شده باشد وگرنه اختلافات ظاهر می گردد.
در نتیجه کارهای مربوط به ایجاد و تشویق برند کمپانی باید سودآوری تولید خود را به طور قابل ملاحظه افزایش دهد. این امر با آن ارتباط دارد که شما گروگان بازی های قيمتي رقبا نخواهید بود چون شما مصرف کننده وفادار دارید. مسلم است ، بها و وضع عمومی بازار چنین کالا و یا خدمات مشابه از عوامل مهم است ولی همانا تقاضای با ثبات قادر است در برابر نوسان قيمت در بازار مقابله کند.
کمپانی موفق نمی تواند به خود اجازه زندگی کردن «به مثابه روی آتشفشان» بدهد. کمپانی برای آنکه خرید مواد اولیه را درست انجام دهد ، تولید را برنامه ریزی نماید ، روابط مشترک شریکی را برقرار سازد ، لازم است تقاضای مصرفی را پیش بيني کند.
برند قوی و مصرف کنندگان وفادار – کلیدی است به سوی پيروزي و کامیابی ها.
استراتژی بازاریابی با هدایت چهار عنصر کلیدی خلاصه می شود – این به اصطلاح «چهار پی » (به انگلیسی Product , Price , Place ,Promotion – چهار پی) هستند. به زبان روسی – محصولات ، قيمت ، راه کارها ، تبلیغات و تشویق فروش. برخی از کمپانی ها یک عنصر دیگر تجارت – موضع گیری را عنوان می کنند.
همه چهار عنصر بازاریابی در ارتباط متقابل قوي قرار دارند. آنها به نحو ذیل عمل می کنند: تبلیغات و تشویق فروش انتظار از برند را فراهم می سازد که آن باید مصرف کننده را جهت خرید اول و استفاده بعدی از برند را مستدلل و توجيه کند . مثلاً ، Blend –a- med دندان های سالم را برای تمام عمر وعده می دهد ، Ariel شستن حتی پایدارترین لکه هارا بهتر از هر گونه مواد دیگر شوینده وعده می دهد.
تجارت – استراتژی کمپانی ها با آن خلاصه می شود که عناصر بقیه بازاریابی (4 پی) صحت و درستی وعده مذکور را به طور مداوم به اثبات برساند.
مهم است وعده های عمل را داد. وعده های غیر عمل را می توان در مثال برند «داو گن» بررسی کرد. نخست ، وعده ایی که به مثابه «کیفیت محافظت شده» طنین انداز بود ، شسته شده بود. به دیگر سخن ، برند شعار «نه تقلبی » را به مثابه یگانه برتری پیشنهاد می کرد. این وعده بلند مدت ویا استراتژی نبود. کیفیت محافظت شده تا زمانی که تقلبی محصولات است ، موجود می باشد. آن نمی تواند «پردوام» و پايدار باشد.
دوم ، استراتژی این کمپانی در خصوص گسترش خط تولید محصولات را در عمل به عنوان بازاریابی «خونخوار» می خوانند. در این صورت کلیه برندها ، تمام محصولات که تحت یک علامت تجاری راه اندازی می شود ، صحت و درستی «وعده برند» را به ثبوت نمی رساند بلکه برعکس ، در ضمن ارزش آنرا کاهش داده ، در برند طفیلی گری می شود.
ولی ایجاد سبک بادوام و موفقیت آمیز برند ، تشکیل و انجام تدابیر تبلیغاتی کامل ، مطالعه برند و هدایت آن ، سرمایه گذاری ها را می طلبد. معنی آن این است که کمپانی وارد راه توسعه برند باید جهت سرمایه گذاری در برند آماده باشد و این کار را پیگیرانه ، حمایت را از پروژه آغاز شده حین بروز نخستین مشکلات قطع نکرده ، انجام دهد.
کامیابی را در تشویق فروش کالا می توان تنها دارای خلاقیت ، علاقه و ریسک مشخص بوده که بدون آن تجارت خارج از تصور است ، بدست آورد و برندهای مدرن یکی از قوی ترین ابزارهای آن بشمار می روند.
منبع:هفته نامه «دلاوی پارتنر»شماره 47 مورخ 26 نوامبر سال 2008 چاپ تاشکند. انتشارات وزارت روابط اقتصادی خارجی ، سرمایه گذاری و بازرگانی جمهوری ازبکستان.
نقش نام تجاری (brand) در تشویق فروش کالا
برند – این نام تجاری کالا است که آنرا از انبوه کل كالاها تفکیک می کند. مثلاً برای هر انسان دارای نام مشخص ، برای برند نیز لازم است که نام آن بتواند باعث احساسات مثبت زیاد در نزد اطرافیان شود تا نام کار کند.
برند – این یکی از نشانه های جامعه دموکراسی آزاد است ، جامعه ای که در آن انسان حق انتخاب را دارد. تا چند سال پیش زمانی ما به مغازه می رفتیم و در آنجا فقط شیر ، کالباس ، روغن نباتی را جستجو می کردیم. امروزه ما به مغازه می رویم به دنبال نام و علامت مشخص كالا. برند – این همیشه چیز مخصوص به خود و متفاوت از دیگري است.
توسعه برندها تسلسل و نظمی را ایجاب می کند. این فرآیند با ساخت و ساز مشابه است چون برنامه ریزی ، طراحی ، ساختمان ، هدایت ، کنترل و بی شک ، اجرای مجموعه درخواست های جامع که موفقیت کلیه کارخانه را تأمین می کند ، شامل است.
توجیه کمپانی فقط جهت تولید – این اشتباه معمولی است. در اکثریت کارخانه ها و موسسات فرآیند تولید به صورت مفصل راه اندازی شده است. چنین کارخانه می تواند مشابه موزه قشنگ باشد: در آنجا تجهیزات مدرن نصب شده است ، کارشناسان متخصص کار می کنند ، کالای مرغوب تولید می شود ولی در مرحله معین زنجیره قطع می شود و پتانسیل سازنده هنگفت به اندازه کامل مورد اجراء قرار نمی گیرد. این امر با روش های بد فروش ، نبودن تبلیغات مناسب ، بسته بندی نارساي کالا ارتباط دارد.
اکثریت کارفرمایان و توليدكنندگان می دانند که «قيمت همه چیزرا تعیین می کند». برایشان منظره افت آنی تقاضا ، در صورت ظهور در بازار کالای مشابه ولی با پایین ترین بها ، آشنا است. طوری می شود که در برابر فراخوانی رقبا با کاهش متقابل قيمت جواب داد. در نهایت امر ، این منجر به سودآوری پایین خود تولید می شود.
تجربه جهانی چندین بار به اثبات رسانده است ، رقابتی که بر اساس آن بهای محصولات نهفته است این «راهی بسوی هیچ است» . چنین برخورد از حیث ماهیت خویش نادرست است چون کاهش دایمی قيمت باعث زیان آوری تولید ، فقر بازار و در نتیجه کاهش کیفیت کالا می شود. برای آنکه این دایره محدود را قطع نمود ، لازم است از رقابت «قيمت» فاصله گرفت و برخوردهای دیگر در روابط با مصرف کنندگان و رقبا را جستجو کرد.
دیگر گمراهی معمولی - «خواهش قانع کردن همه» است. اغلب فرمول «برای ما همه مصرف کنندگان لازم اند» استراتژی تجارت را تعیین می کند. کمپانی های بازاریابی جدی و مسئول درک می کنند که تنها برند و یا محصولات نمی تواند دسته های مختلف مصرف کنندگان را به طور کامل قانع سازد.
یک استریوتیپ معمولی دیگر - این عقیده ای است که قيمت جزء ترکیبی ساخت مناسبات با مصرف کننده می باشد. در برابر سؤالی که جهت بالا بردن تقاضا چه باید کرد ، اکثریت رؤسا و مسئولان کنونی جواب می دادند- باید قيمت را پایین آورد.
تحقیقات و تجربه عملی نشانگر آن است که امروزه کمپانی موفق باید استراتژی برند متوجه شکل گیری وفاداری مصرف کننده را دارا باشد. «ارزش» برند توسط آماده بودن مصرف کننده جهت خرید کالا طبق بالاترین بها ، حین موجودیت در بازار کالاهای مشابه علامت تجاری دیگر تعیین می شود.
در هر گونه حوزه می توان برند را ایجاد کرد ، در ضمن نه فقط کالا و یا خدمات که شما آنرا ارائه می کنید بلکه خود کمپانی نیز به صورت" برند" در می آید. موضع گیری ، تمرکز ، تقسیم سازی به چند قسمت و وعده دهی – این اساس و پايه استراتژی برند است. روی هر عبارت به تفکیک مکث می کنیم.
موضع گیری :
امکان دارد ، تعاریف مختلف مفهوم «موضع گیری» موجود باشد. در واقعیت امر ، موضع گیری – این جایی است که آنرا برند در ذهن مصرف کننده اشغال می کند. هر کمپانی کوشش می کند صورت ظاهری – تصور مشخص را با کالای خویش شکل دهد. برای مثال ، یک کمپانی محصولات خود را به مثابه «رفع گرسنگی» و کمپانی دیگر «رفع تشنگی» و غیره توصیف می کند.
بر اساس موضع گیری یکی از اساسی ترین تأیید های قابل قبول بدون دلایل مبدا بازاریابی نهفته است. آن حاکی است ، «همه انسان ها از هم دیگر فرق دارند و محصولات به طور مطلق نمی تواند مورد پذیرش همه شود». کمپانی ها وادار می شوند مصرف کننده خود را انتخاب کنند. جناب لارری لایت ، کارشناس بازاریابی امریکایی ، بنيانگذار نظریه برند ، می دانست که هر گونه کمپانی باید به خاطر آن اموري سعی و تلاش ورزد تا محصولات آن بخش نه چندان زیاد مصرف کنندگان ، نه به طور ساده هر گونه توده های وسیع را بپرستد. موقع موضع گیری ضعیف کمپانی نمی تواند مقابله رقابتی را با آنانی که مساعی خود را در گروه های هر چه کوچک تر خریداران متمرکز ساخته اند ، تحمل کند. در مسابقه رقابتی آنانی که مصرف کننده خود را درست انتخاب کردند ، غالب هستند.
محصولات را مورد ارزیابی قرار داده ، مردم خود را در نکته عمده متمرکز می سازند. تولید کننده باید انسان را جهت متوجه ارزش اساسی محصولات خویش شدن ، وادار نماید. و طبق کلیه قواعد ساخت و ساز تبلیغات ، این خودویژگی باید تک و نمونه باشد. لازم است دقیق نشان داد که محصولات تان از بقیه محصولات چه فرقی دارند ، از این رو اغلب کارشناسان تبلیغات و بازاریابی مصالحه می کنند. برایشان لازم است حل نمایند که در محصولات آنان چه چیزهایی درجه اول و چه اموري درجه دوم است. برای مثال ، شما مدل جدید خودرو را تبلیغ می کنید. شما حل می کنید که در دست اول در باره کدام امرباید گفت – در با ره موتور قوی ، اطمینان ، بهای جاذب و یا ایمنی؟ این آن معنی را ندارد که همه کاركنان تبلیغات در باره عین یک چیز می گویند ، آخر که برتری عمده کالا و یا خدماتتان – این منحصربه فرد بودن است. سرانجام ، هر ماشین چرخ و موتور دارد. در هر بار روی آن فکر نمود که کدام تصور این و یا آن محصولات را شما می خواهید در ذهن و شعور مصرف کننده خود شکل دهید.
همچنین مهم است در یاد داشت : محصولاتی با کیفیت مطلق وجود ندارد. آن کیفیت مطلق در واقعیت امر نیست ! کیفیت – این فقط آن است که انسان در باره محصولات مذکور و یا برند مذکور فکر می کند. کمپانی هایی هستند که 99 درصد انرژی و پول را جهت تولید محصولات مرغوب ، در باره سیمای آن فکر نکرده ، مصرف می کنند. در نتیجه بدست می آید که کیفیت واقعی محصولات بالا است و قابل درک – پایین است. چنین برخورد یک طرفه اثر نمی کند و سودی ندارد. بدون شک ، نباید فراموش کرد که خود محصولات نیز به عنوان اس اساس باقی می ماند.
درجه مطلع بودن خریدار در باره کالا بر درک محصولات از سوی مصرف کننده تأثیر می گذارد. آزمایشات زیادی حاکی است ، بعد از دریافت از طرف انسان مقدار معیین اطلاعات تبلیغاتی ادراک محصولات از جانب وی تغییر می کند. در بازاریابی قانونمندی جالب موجود است: برند بزرگ همیشه توسعه پیدا می کند ، برند کوچک آهسته آهسته، خاموش می شود.
برند باید جزء جداناپذیر هر گونه کمپانی شود. آن وفاداری مصرف کننده را پرورش می دهد که در نوبت خود ، رقابت پذیری پایدار را فراهم می سازد. برند دایمی بودن تقاضا و عدم وابستگی آن به عوامل بازار ، از آن جمله به سطح کل قيمت در بازار را تعیین می کند. می توان با جرأت گفت که برند تولید کننده را محافظت می کند و آمادگی خریدار را جهت پرداخت زیادتر فراهم می سازد. چنین اوضاع و احوال مساعد برای کمپانی در بالا بردن راندمان مالی خویش ، بهترسازی فرآیند برنامه ریزی امکان می دهد.
عناصر تشکیل دهنده برند عبارت اند از: طراحی صنعتی ، تنظیم ظاهری ، تدابیر تبلیغاتی سنجیده شده ، تشویق فروش و تماس مستقیم با مصرف کننده. تولید کننده با عمل خود باید به مصرف کننده وعده برند را داده ، در نزد وی انتظار خوب را ایجاد کند.
وعده ایی که تولیدکننده با ساخت برای بازار این و یا آن محصولات می دهد – این نکته مهم است. هر فردی که در بخش تجارت کار می کند ، باید از خود سؤال کند:«برند بنده چه وعده می دهد؟» در اینجا صورت های مختلف ممکن است ولی چیز عمده – این تعیین شود که وعده شما کدام چیز مشخصی را ارائه می کند. محصولات مورد تولید باید دقیقاً مطابق وعده داده شده باشد وگرنه اختلافات ظاهر می گردد.
در نتیجه کارهای مربوط به ایجاد و تشویق برند کمپانی باید سودآوری تولید خود را به طور قابل ملاحظه افزایش دهد. این امر با آن ارتباط دارد که شما گروگان بازی های قيمتي رقبا نخواهید بود چون شما مصرف کننده وفادار دارید. مسلم است ، بها و وضع عمومی بازار چنین کالا و یا خدمات مشابه از عوامل مهم است ولی همانا تقاضای با ثبات قادر است در برابر نوسان قيمت در بازار مقابله کند.
کمپانی موفق نمی تواند به خود اجازه زندگی کردن «به مثابه روی آتشفشان» بدهد. کمپانی برای آنکه خرید مواد اولیه را درست انجام دهد ، تولید را برنامه ریزی نماید ، روابط مشترک شریکی را برقرار سازد ، لازم است تقاضای مصرفی را پیش بيني کند.
برند قوی و مصرف کنندگان وفادار – کلیدی است به سوی پيروزي و کامیابی ها.
استراتژی بازاریابی با هدایت چهار عنصر کلیدی خلاصه می شود – این به اصطلاح «چهار پی » (به انگلیسی Product , Price , Place ,Promotion – چهار پی) هستند. به زبان روسی – محصولات ، قيمت ، راه کارها ، تبلیغات و تشویق فروش. برخی از کمپانی ها یک عنصر دیگر تجارت – موضع گیری را عنوان می کنند.
همه چهار عنصر بازاریابی در ارتباط متقابل قوي قرار دارند. آنها به نحو ذیل عمل می کنند: تبلیغات و تشویق فروش انتظار از برند را فراهم می سازد که آن باید مصرف کننده را جهت خرید اول و استفاده بعدی از برند را مستدلل و توجيه کند . مثلاً ، Blend –a- med دندان های سالم را برای تمام عمر وعده می دهد ، Ariel شستن حتی پایدارترین لکه هارا بهتر از هر گونه مواد دیگر شوینده وعده می دهد.
تجارت – استراتژی کمپانی ها با آن خلاصه می شود که عناصر بقیه بازاریابی (4 پی) صحت و درستی وعده مذکور را به طور مداوم به اثبات برساند.
مهم است وعده های عمل را داد. وعده های غیر عمل را می توان در مثال برند «داو گن» بررسی کرد. نخست ، وعده ایی که به مثابه «کیفیت محافظت شده» طنین انداز بود ، شسته شده بود. به دیگر سخن ، برند شعار «نه تقلبی » را به مثابه یگانه برتری پیشنهاد می کرد. این وعده بلند مدت ویا استراتژی نبود. کیفیت محافظت شده تا زمانی که تقلبی محصولات است ، موجود می باشد. آن نمی تواند «پردوام» و پايدار باشد.
دوم ، استراتژی این کمپانی در خصوص گسترش خط تولید محصولات را در عمل به عنوان بازاریابی «خونخوار» می خوانند. در این صورت کلیه برندها ، تمام محصولات که تحت یک علامت تجاری راه اندازی می شود ، صحت و درستی «وعده برند» را به ثبوت نمی رساند بلکه برعکس ، در ضمن ارزش آنرا کاهش داده ، در برند طفیلی گری می شود.
ولی ایجاد سبک بادوام و موفقیت آمیز برند ، تشکیل و انجام تدابیر تبلیغاتی کامل ، مطالعه برند و هدایت آن ، سرمایه گذاری ها را می طلبد. معنی آن این است که کمپانی وارد راه توسعه برند باید جهت سرمایه گذاری در برند آماده باشد و این کار را پیگیرانه ، حمایت را از پروژه آغاز شده حین بروز نخستین مشکلات قطع نکرده ، انجام دهد.
کامیابی را در تشویق فروش کالا می توان تنها دارای خلاقیت ، علاقه و ریسک مشخص بوده که بدون آن تجارت خارج از تصور است ، بدست آورد و برندهای مدرن یکی از قوی ترین ابزارهای آن بشمار می روند.
منبع:هفته نامه «دلاوی پارتنر»شماره 47 مورخ 26 نوامبر سال 2008 چاپ تاشکند. انتشارات وزارت روابط اقتصادی خارجی ، سرمایه گذاری و بازرگانی جمهوری ازبکستان.
درباره عادت از زیر کار در رفتن ما ایرانی ها!
مجله چلچراغ :یک مدل جوگیری است، جو انجام کار، جو زندگی فعال بدون بازده مثبت، جو زندگی با انواع راههای از زیر کارت در رفتن. اسمش چیست؟ کار کردن، رسمش چیست؟ فراری از انجام کارها، احساسش چیست؟ زرنگی. آنها فکر می کنند با ساعت ها در محل کار پلکیدن و مدام به ساعت نگاه انداختن، وظیفه شان را انجام داده اند. وقتی می پرسی چرا درست کار نمی کنی؟ مدعی می شوند که بهترین گزینه در محل کارشان هستند و وقتی می گویی مگر دنبال پیشرفت مملکت نیستی؟ صددرصد پوزخندی می زنند که آنه بالاها دارند می ریزند و می پاسند و بدبختی اش را ما می کشیم. می گوید: پدرمان توی کار در می آید اما نمی گویند: کدام پدر؟ کدام کار؟
در زمان های دور در این کشور، مردمانی زندگی می کردند که عشق مدیرکل بودن داشتند. آدمهایی که روزی دو ساعت به محل کار سرک می کشیدند و حضوری به هم می رساندند و می رفتند پی خوش گذرانی هایشان. آدم هایی که پسر فلان خان بودند و از کارهای اداری همین اندازه را می دانستند که باید داد و دعوایی راه بیندازند و بقیه اش را به شادمانی بگذرانند. هر چند از آن زمان های دور، مدتی طولانی گذشته اما آن آدم ها همچنان همان وضعیت را دارند. آنها فکر می کنند کار کردن یعنی همان. برای همین است که وقتی در رفتارهایشان دقیق می شوی، مدل برخوردو لن رفتارشان می تواند لحظات شادمانه ای برایتان بسازد.
می توانند از زمین و زمان شکایت کنند و نسبت به اتفاقاتی عکس العمل های تند و یکجانبه نشان دهند که دهانت وا می ماند. و خب، بدترین شانس ما این است که در کنار مردمی زندگی می کنیم که «آن بالاها» برایشان مجوزی است برای کار نکردن، مجوزی برای دست به سیاه و سفید نزدن. برای از زیر کار در رفتن. برای پوزخند زدن به پیشرفت کشور.
نه آن که امروز باشد که ما با «آن بالاها» مشکل داشته باشیم، ما از همان دوران قاجاریه که اداره جات در ایران راه افتادند، با این مسئله روبروییم. با آدم هایی که حوصله کار کردن ندارند و فکر می کنند کسی در آن بالاها نشسته و همان بهتر که کار نکنیم.
به مرور زمان، ما شده ایم آدم هایی که با همان فرهنگ ایلی و قبیله ای با کت و شلوار یا مانتوهای بلند و مقنعه های تیره پشت میزهای کارمان می ایستیم و گوشی های هوشمند دستمان می گیریم و روزهایمان را با گپ و گفت با دیگران می گذرانیم. در اداره های خصوصی این وضعیت کمتر است اما نه به این خاطر که آن فرهنگ در روح و جانمان نباشد، به این خاطر که اینجا هرچقدر کار کنی، آش می خوری و خب، نمی شود آنطور که در زمان های دور زندگی می کردیم، همچنان به زندگی ادامه دهیم.
به واسطه آن فرهنگ، به راحتی از زیر کار در می رویم و همین مدل از زندگی باعث می شود تا رفتارهای بعدی مان هم تغییر کند. باعث می شود در امروزمان نابلد پیش برویم و رویای دو پله یکی کردن در سر بپرورانیم. باعث می شود آدم های پاچه خار و مجیزگویی شویم تا پایمان به پله های مدیریتی برسد. امتیاز بدهیم، اما صندلی مان را نگه داریم. امتیازهای اشتباه بدهیم به بالادستی مان، قربان صدقه اش برویم و در نهایت حقوق سر ماهمان را بگیریم و توی مجامع خصوصی بنشینیم و از فضایل کار کردن بگوییم و در باب اهمیت جدی بودن در کار صحبت کنیم.
خدا را شکر فضای مجازی هم فرصت بیشتری در اختیارمان می گذارد تا به دوستانمان پز بدهیم و از میزان اهمیت خودمان بگوییم. غافل از اینکه در محیط کار حرکت مثبتی انجام نمی دهیم. کارمان را درست پیش نمی بریم. ساعت می زنیم که ساعت هشت آمده ایم سر کار اما پرونده روی پرونده تلنبار می شود و ما به روی خودمان نمی آوریم. به روی خودمان نمی آوریم، چون بلد نیستیم کار را انجام دهیم؛ به هیچ کس هم نمی گوییم مبادا صندلی را از یر پایمان بکشند یا از هیچ کس کمک نمی خواهیم نکند زیرآبمان را بزنند و اگر هم کار را بلدیم که چرا باید خودمان را خسته کنیم وقتی دیگران می ریزند و می پاشند. وقتی آدم های باحال آنهایی هستندکه ادای کار کردن درمی آورند و پشت درهای بسته به مدیران امتیازهای ویژه می دهند، چه دلیلی دارد ما از آن آدم باحال ها نباشیم؟
این آدم باحال های ویژه، رفتارهای خاص خودشان را دارند، از زمین و زمان می ترسند و نسبت به هر اتفاقی واکنش منفی نشان می دهند. آنها فرزندان همان پدران هستند، چند ساعتی سر کار می آیند، غر می زنند، داد و قال راه می اندازند، و مهم ترین راه مقابله با شما را برگه های نظم و انضباطتان می دانند؛ چه ساعتی رفته اید و چه ساعتی آمده اید، آنها از شما درباره اجرای پرونده تان سوال نمی پرسند. آنها نمی گویند در این هشت ساعتی که اینجا گذراندی چه کردی، آنها تنها به ساعت شان نگاه می کنند. نکند خودشان کار را بلد نیستند که تنها به ساعت توجه می کنند؟ انجام کارها تا اندازه ای برایشان اهمیت دارد که بتوانند به بالادستی شان توضیحات لازم را بدهندو پس از آن، دیگر هیچ.
به آنها نگویید ساعت های کاری شناور در جهان مد شده است و کارمندها می توانند به جای ساعت هشت صبح در ساعت 10 صبح یا حتی 12 ظهر به محل کار بروند. آنها سوژه خنده شان را از دست می دهند، فرصتشان برای غر زدن از کف می رود، آنها که کاری به کار درست انجام دادن کارها ندارند، آنها نابلدی شان را در پوسته ای به نام انضباط پنهان می کنندو به شما می گویند که چه کنید و چه نکنید. حالا بیایید و به آنها بگویید نظریه پشت نظریه آمده است که از ویژگی های فردی کارمندان در محیط کار استفاده کنید تا محیط کاری تان پویا شود.
آنها بی توجه به نتیجه به دنبال برچسب زدن می گردندو خنده شان را در هوا پخش می کنند و هر ایرادی که به ذهنشان می رسد، به زبان می آورند. فکر نمی کنند شبیه به داستان های طنز می شوند و می بایست فکری به حال خودشان کنند؟ فکر نمی کنند دستشان رو شده از پس این سال ها؟ فکر نمی کنند از زیر کار در رفتن هایشان و به صندلی چسبیدن هایشان یک اتفاق مفرح برایمان می سازد؟ یک اتفاق مفرح بدون آنکه مجبور شویم پولی بپردازیم و روی صندلی های قرمزرنگ سینما بنشینیم؛ بزرگترین فیلم طنز امسال و سال های گذشته و احتمالا سال های آینده. تا سال هایی که تعداد آدم هایی که به این پدیده مفرح می خندند، از تعداد آدم هایی که در پاسخ به سوال پیشرفت مملکت پوزخند می زنند، بیشتر شود.
منبع: برترین ها
بهترین تبلتهای موجود در بازار
اپل آیپد ایر
جدیدترین تبلت کمپانی بزرگ اپل کیفیت ساخت بسیار عالی، صفحه نمایش با رزولوشن بالا و پردازنده بسیار قدرتمند دارد. در ضمن، بدنه تبلت بسیار باریک است و 7.5 میلیمتر ضخامت و 469 گرم وزن دارد. Air با همه سبکی و باریکی، همچنان یکی از مستحکمترین و بادوامترین بدنهها را دارد. جنس بدنه آیپد ایر نیز همچون برادران بزرگتر خود از آلومینیوم یکپارچه ساخته شده است.
این باریکی باعث حذف پورتها و اتصالات دستگاه نشده است و همه اتصالاتی که در نسخههای پیشین شاهد آنها بودهاید همچون کلید پاور، کنترل صدا، قطع صدا، شبکههای بلندگو، میکروفون، پورت داک نوری، سوکت 3.5 میلیمتری صدا همچنان در Air حاضر هستند. این تبلت دوربین دوم با کیفیت 1.2 مگاپیکسل در جلوی نمایشگر و دوربین دیگری با کیفیت 5 مگاپیکسل در پشت دارد. دوربین عقب قابلیت فوکوس خودکار نیز دارد.
یک نمایشگر 9.7 اینچ IPS السیدی با رزولوشن 2048×1536 پیکسل از نوع رتینا که بسیار شفاف است و جزئیات تصویر به خوبی در آن دیده میشود. تراکم تصویر این نمایشگر 264 پیکسل در هر اینچ است.
تبلت بسیار باریک آیپد Air، پردازنده دو هستهای و 64 بیتی اپل A7 را دارد. حدود 800 هزار اپلیکیشن فعال نیز دارد و قیمت آن از 399 پوند آغاز می شود.
مایکروسافت سرفیس 2
سرفیس دو نسخه اصلاح شده و ارتقا یافته سرفیس اولیه 10.6 اینچ مایکروسافت است. این تبلت، 8.1 اینچ اندازه و قلم نوری، پردازنده قوی و عمر باتری 8 ساعته دارد. در این تبلت یک کامپیوتر ویندوز کامل را می توان مشاهده کرد به بیش از 100 هزار اپلیکیشن در فروشگاه ویندوز دسترسی دارد. هنگام خرید حتما کاور صفحهکلید لمسی 2 را نیز خریداری کنید. قیمت این دستگاه از 719 پوند آغاز می شود.
سامسونگ گوگل نکسوس 10
یکی از مقرون به صرفه ترین تبلت های اندرویدی با رزولوشن بالا که امکان دسترسی به همه امکانات و محصولات گوگل رابه کاربر می دهد. این تبلت، آخرین نسخه سیستمعامل اندروید را در خود دارد که بسیار پرسرعت است و گشت و گذار در تبلت را برای کاربر آسان می کند. صفحه نمایش عریض این دستگاه، برای تماشای فیلم بسیار مناسب است. قیمت این محصول از 319 پوند آغاز می شود.
سونی اکسپریا تبلت Z
Tablet Z جدیدترین تبلت اندرودی 10 اینچی شرکت سونی است. این تبلت به خانواده اکسپریا تعلق دارد و علاوه بر طراحی زیبا، صفحه نمایشی با رزولوشن بالا نیز دارد. بدنه این تبلت ضدآب است و حدود 6.9 میلیمتر ضخامت دارد. قیمت این تبلت از 370 پوند آغاز می شود.
آیپد مینی با صفحه نمایش رتینا
از دیگر تبلت های برتر بازار کنونی باید به آیپد مینی 2 با صفحه نمایش رتینا اشاره کرد. این دستگاه شباهت بسیاری به آیپد مینی معمولی دارد و البته از آن سبکتر ساخته شده است. بدنه دستگاه به طور کاملا آلومینیومی است و باتری آن تا 10 ساعت استفاده را پاسخگو است. آیپد مینی 2، رکورددار میزان تراکم تصویر در میان تبلتهای موجود در بازار است. به طوری که از این نظر در صدر همه نمایشگرهای تبلتهای این اندازهای قرار گرفته است.
این تبلت 7.9 اینچ با رزولوشن 2048×1536 پیکسل نمونه واقعی رتینا است و تراکم تصویر آن نیز 324 پیکسل در هر اینچ است. به این معنا که نمیتوانید از فاصله معمول، پیکسلهای تصویر را تشخیص دهید. حتی چشمهای ریزبین نیز نمیتوانند اتصال پیکسلها را ببینند. این باعث میشوند تا همه نوشتهها و آیکونها در این تبلت کاملا واضح و چسبیده به هم به نظر برسند.
همچون آیفون 5 و آیپد Air، تبلت آیپد مینی 2 تراشه جدید 64 بیتی دارد. این پردازنده دو هستهای با سرعت 1.3 گیگاهرتز و از نوع A7 اپل است و پردازنده گرافیکی PowerVR G6430 دارد. این ترکیب به نسل دوم آیپد مینی اجازه میدهد تا به بهترین شکل و بالاترین سرعت، چند کار همزمان را مدیریت کند.
این پردازنده در اجرای بازیهای سهبعدی نیز بسیار عالی است. در حال حاضر، بسیاری از توسعهدهندگان در حال کار روی توسعه انواع بازی و نرمافزار برای پردازندههای 64 بیتی جدید اپل هستند. قیمت این محصول از 319 پوند آغاز می شود.
گوگل نکسوس 7 (2013)
یکی از بهترین تبلت های کوچک موجود در بازار، گوگل نکسوس 7 است. این تبلت، صفحه نمایش با رزولوشن بالا، پردازنده بسیار قوی و عمر باتری 10 ساعته دارد و جدیدترین نسخه سیستمعامل اندروید یعنی 4.4 کیتکت روی آن نصب است. قیمت این دستگاه از 199 پوند آغاز می شود.
کیندل فایر HDX 7
یکی از تبلت های کوچک خانواده فایر کیندل ها، HDX 7 است. این تبلت کوچک، صفحه نمایش بسیار باکیفیت و پردازنده قدرتمند دارد و سیستمعامل آن نسخه شخصیسازی Fire OS اندورید است که آمازون ساخته است. کاربران این دستگاه به استفاده از اپلیکیشن های اپاستور خود آمازون محدود هستند. این فروشگاه حدود 75 هزار اپلیکیشن در خود دارد. قیمت این دستگاه از 199 پوند آغاز می شود.
Tesco Hudl
نخستین تبلت از کمپانی Tesco بسیار ارزان اما کارآمد است. این دستگاه، نسخه استاندارد آب نبات ژلهای اندروید را در خود دارد و کاربر می تواند آن را به دلخواه خود تغییر دهد. با این تبلت، کاربر امکان دسترسی به Play Store برای دانلود اپلیکیشن و رسانه های مختلف را دارد. قیمت این دستگاه از 119 پوند آغاز می شود.
چهل سال با CES، نمایشگاه فناوری های جدید
2. در CES سال 1969، تلویزیون ها و رادیوها بهترین محصولات نمایشگاه به شمار می رفتند. در آن سال، قیمت رادیوهای ترانزیستوری کاهش پیدا کرد. به طوریکه یک رادیوی آمریکایی که در سال 1954 حدود 270 پوند قیمت داشت، در سال 1969 به 70 پوند کاهش پیدا کرده بود. این مساله باعث شد تا فناوری برای بیشتر مردم قابل دستیابی باشد.
3. در سال 1969 میلادی، دستگاه های پخش کننده صدا در میان خانواده ها رواج بسیاری یافته بود. فرمت دستگاه هی وینیل در آن زمان وجود داشت که بعدها در سال 1981 توسط دیسک های فشرده جایگزین شد. اما این دستگاه ها همچنان با عنوان لوازم عتیقه و تزئینی روی طاقچه های خانه ها باقی ماند.
4. سال 1971 بیش از 275 شرکت برای نمایش محصولات خود در نمایشگاه CES شرکت کرده بودند. سونی در CES سال 1970 دستگاه های ضبط ویدئوکاست (VCR) خود را معرفی کرد و نخستین وی سی آرهای یومتیک خود را به فروش رساند.
5. در سال 1972، تعداد بازدیدکننده های نمایشگاه به 40 هزار نفر رسید، یعنی دو برابر تعداد بازدیدکننده های سال 1967 و حدود 300 کمپانی در آن شرکت داشتند.
6. در نمایشگاه CES سال 1975 رشد خوبی داشت به طوریکه دوبار در سال در شیکاگو برگزار می شد. آنجا به محلی برای نمایش محصولات فناوری جدید شرکت های مختلف تبدیل شده بود. در این سال، کنسول بازی آتاری معرفی شد. وسیله ای که پایه گذار نسل جدیدی از بازی در دهه های آینده بود.
7. در اواخر سال 1977 میلادی، CEA تصمیم گرفت نمایشگاه های زمستان را در لاس وگاس و CES تابستان را در شیکاگو برگزار کند. CES تابستان در شیکاگو تا 17 سال ادامه داشت اما به تدریج در برابر لاس وگاس، جذابیت خود را از دست داد.
8. در نمایشگاه زمستانه CES در سال 1980، شرکت هایی شرکت داشتند که در نمایشگاه سال 2013 نیز حضور دارند، همچون سونی، پناسونیک، یاماها، جی وی سی و کن وود.
9. در سال 1985، نینتندو سیستم سرگرمی نینتندو (NES) را معرفی کرد. بازی و کنسول های بازی به عضوی ثابت از نمایشگاه CES تبدیل شده بودند. به طوریکه در سال 2001، مایکروسافت کنسول ایکس باکس را و در سال 2013، انویدیا، Project Shield را معرفی کردند.
10. در سال 1985، بازی تتریس معرفی شد. صرف نظر از نسخه هایدیگر این بازی که در کنسول های مختلف وجود داشت، بیش از 35 میلیون کپی از این بازی فقط در GameBoy فروخته شد.
11. در سال 1990 ، فرمت برگزاری دوبار در سال CES برداشته شد زیرا بیشتر شرکت ها از سال 1998 دیگر کمتر در نمایشگاه تابستان شرکت می کردند. به همین دلیل، فرمت برگزاری CES به یک بار در سال در لاس وگاس تغییر کرد. همین شکلی که اکنون نیز برگزار می شود.
12. در سال 1993 ، سونی میی دیسک خود رابه جهانیان معرفی کرد. فرمتی که به سختی خواهانی در بازار داشت زیرا سی دی ها و بعدها، پخش کننده های MP3 کنترل بازار را از دست سونی خارج کرده بودند. نمایشگاه سال گذشته در سال 1992، آخرین سالی بود که اپل در آن شرکت داشت. در آن سال آنها ب مدیریت جان اسکالی، تبلت جدید خود به نام نیوتن را معرفی کردند. دستگاهی که بعدها برای ساخت آی فون و آی پد از آن الهام گرفته شد.
13. در CES سال 2003، سونی فرمت بلو-ری را معرفی کرد. فرمتی که قرار بود جانشین DVD شود که در نمایشگاه سال 1996 معرفی شده بود. موسس و مدیر مایکروسافت، بیل گیتس نیز در آن سال سخنرانی کرد و این مساله تا سال 2012 میلادی ادامه پیدا کرد.
14. نمایشگاه CES سال 2013 بیش از 150 هزار بازدیدکننده داشت و بیش از 3 هزار شرکت از سراسر جهان در آن محصولات آینده خود را معرفی کردند.
15. در نمایشگاه CES سال 2014 قرار است نخستین گوشی هوشمند Li-Fi معرفی شود. نمایشگاه امسال از 7 تا 10 ژانویه در لاس وگاس برپا است. این گوشی هوشمند از اتصال SunPartner's Wysips استفاده می کند که نوعی فناوری برای تبدیل امواج نوری به انرژی قابل استفاده است. این باعث می شود تا گوشی توان دریافت و کدگشایی سیگنال ها را بدون مصرف زیاد باتری انجام دهد. الجی تلویزیون 77 اینچ خمیده و OLED و سامسونگ نیز تلویزیون های خمیده خود را معرفی کردهاند.
دیودهای لیزری که برای چراغ جلو اتومبیل ها است را آئودی معرفی کرده است. از دیگر محصولات بارز این نمایشگاه باید به فناوری های پوشیدنی اشاره کرد.
منبع: برترین ها
آینده تاریک تجارت گوشی های هوشمند در ایران
روزنامه هفت صبح: در مورد فروش گوشی های هوشمند در کشور خیلی آمار دقیقی وجود ندارد اما طبق آمارهای میدانی حدود 75 درصد گوشی های فروش رفته از ابتدای سال جاری از این دسته بوده است. اگر در اطرافیان خود هم جستجو کنیم به وضوح فراگیر شدن گوشی های هوشمند را مشاهده می کنیم. میل خرید تلفن های همراه گرانقیمت دیگر فقط مختص جوانان نیست، گروه های سنی بالاتر هم با این موج همراه شده اند.
گوشی های هوشمند مرور صفحات اینترنت را دلپذیرتر می کند و امکان استفاده از ابزارها و نرم افزارهای جالبی را فراهم می سازد. حالا تصور کنید قرار باشد دسترسی به خیلی از این نرم افزارها در کشور مسدود شود چنانچه در چند هفته اخیر همین اتفاق رخ داده و دسترسی به وی چت، کوکو، اینستاگرام، وایبر و ... محدود شده است.
حالا سوال اینجاست اگر قرار باشد همه این نرم افزارها فیلتر شود، واردات گوشی های هوشمند به کشور چه توجیهی دارد؟ اگر امکان استفاده از این نرم افزارها فراهم نباشد یک گوشی مثلا آی فون سه میلیونی با نوکیا 1100 چه فرقی دارد؟ آیا خریداران باید با انگیزه استفاده از نور صفحه این گوشی های بزرگ به عنوان چراغ قوه، چند میلیون خرج کنند؟ البته همان 1100 هم چراغ قوه مستقل زیبایی داشت. در گزارش امروز مروری خواهیم داشت به همه نرم افزارهای مکالمه متنی، صوتی و تصویری و امکانات آنها که این روزها به نوبت از دسترسی کاربران ایرانی خارج می شوند.
آیا فروش گوشی های هوشمند کم شده؟
برای اطلاع از اینکه آیا فیلترینگ چند هفته اخیر نرم افزارهای موبایلی در کاهش فروش گوشی های هوشمند تاثیر داشته است یا خیر با رئیس انجمن فروشندگان سیم کارت و گوشی گفتگو کردیم. «در چند هفته اخیر اتفاق غیرعادی در میزان فروش گوشی های هوشمند رخ نداده است. به نظر من این دسته گوشی ها همیشه مشتریان خاص خود را خواهند داشت چون اکثر افرادی که دنبال این گوشی ها می آیند راهکارهای لازم را هم پیدا می کنند. بخش دیگری از جامعه هم که بر حسب مُد و عقب نماندن از بازار سراغ این قبیل گوشی ها می روند برایشان فیلتر شدن نرم افزارها فرقی نمی کند.»
افشار فروتن لاریجانی در ادامه می گوید: «البته چون بیشتر نیاز ما در بازار از راه قاچاق تامین می شود میزان دقیق ورود و فروش گوشی ها به بازار جایی ثبت نمی شود که این روند هم تا زمانی که تعرفه واردات گوشی اصلاح نشود ادامه خواهد یافت.»
او در مورد تعرفه ها توضیح می دهد: «تعرفه واردات گوشی تلفن همراه در سال 84 از 4 درصد ناگهان به 60 درصد رسید. سپس دو مرحله کاهش داشت که ابتدا به 25 و بعد به 10 درصد رسید. البته 10 درصد الان اسمی است و با اضافه شدن ارزش افزوده، گمرک و هزینه های جانبی به همان حدود 20 درصد می رسد.»
انقلاب نرم افزارهای موبایلی علیه اپراتورها
1-وایبر
وایبر یکی از اولین نرم افزارهای عرضه شده برای تلفن های هوشمند و تبلت ها بود که امکان مکالمه صوتی و متنی و تبادل رایگان فایل را فراهم کرد. این نرم افزار به وضوح تهدیدی برای اپراتورهای تلفن همراه محسوب می شودکه سود سرشارشان از مکالمه و ارسال پیامک در معرض تهدید قرار گرفته است.
وایبر در دسامبر سال 2010 برای اولین بار برای رقابت با نرم افزار مکالمه تصویری اسکایپ عرضه شد اما کم کم با انتشار نسخه قابل نصب روی اندروید توانست بیش از 100 میلیون کاربر جذب کند. برای ثبت نام در این برنامه باید شماره تلفن همراه شخص به آن اعلام شود و توسط یک پیام کوتاه، کد ورود به برنامه به کاربر اعلام می شود. همچنین کاربران می توانند توسط همان تلفن همراه برنامه را روی کامپیوتر شخصی و یا تبلت خود نصب کنند و به صورت اشتراکی از این برنامه در همگی آنها استفاده کنند وایبر با استفاده از دفترچه تلفن موجود در تلفن همراه سایر افرادی که نرم افزار فوق را نصب کردند، شناسایی کرده و آنها را در لیست دوستان قرار می دهد.
2- تانگو
تانگو یکی از اولین نرم افزارهایی بود که امکان مکالمه ویدئویی رایگان را هم علاوه بر مکالمه متنی و صوتی فراهم کرد. این نرم افزار که در سال 2009 نسخه اولیه آن عرضه شد قابلیت نصب روی سیستم عامل های اندروید، ویندوز فون و IOS را دارد. طبق آنچه روی سایت این شرکت آمده تا مارس 2013 بیش از 130 میلیون کاربر در جهان آن را نصب کرده اند و دوازدهمین نرم افزار پرطرفدار اندرویدی ها محسوب می شود.
تانگو از 14 زبان از جمله عربی، ترکی و چینی پشتیبانی می کند و بازی های آنلاین آن هم مورد توجه قرار گرفته است. اخیرا همه این نرم افزار با اضافه کردن امکاناتی جدید در عین حال که یک ابزار پیام رسان است ظاهری شبیه شبکه های اجتماعی هم پیدا کرده است.
3- پیر
پیر یا کوپل هم نام یک نرم افزار پیام رسان است که در فوریه سال 2013 معرفی شد. طبق ادعای سازندگان آن این نرم افزار رایگان فقط در طول یک هفته توانست بیش از 100 هزار کاربر پیدا کند. پیر برای دو سیستم عامل اندروید و IOS عرضه شده است که فضای نیمه عمومی آن را ظاهرا خیلی از کاربرها پسندیده اند.
وجه ممتاز این نرم افزار با سایرین همانطور که از نامش پیداست امکان ارتباط مستقیم فقط با یک کاربر است؛ به این معنا که فقط دو کاربر می توانند با هم گفتگو کنند و با هم فایل به اشتراک بگذارند یا حتی مشترکا روی یک صفحه سفید نقاشی بکشند.
سه برنامه محبوب
لاین، وی چت و کوکو، سه نرم افزاری هستند که تقریبا کارکردهای مشابه یکدیگر دارند. اگر بخواهیم به زبان ساده توضیح دهیم، برای استفاده از این برنامه نیاز به یک گوشی تلفن همراه دارید و قابلیت استفاده از اینترنت. این برنامه از طریق خطوط اینترنت کارهای ارتباطی را انجام می دهد و هزینه ای بابت تماس و ارسال پیامک از مشترکان کسر نمی شود. برای استفاده از این برنامه ها هر دوی فردی که خواهان ارتباط با یکدیگر هستند باید آنها را روی گوشی های خود نصب کنند.
کارکرد اصلی این برنامه ها برقراری ارتباط تلفنی، تصویری و ارسال پیام به سایر کسانی است که از این برنامه ها استفاده می کنندو هر دو فرد استفاده کننده از این دست برامه ها باید به اینترنت متصل باشند.
روش کار هم ساده است و زمانی که از طریق گوشی و یا تبلت های خود به اینترنت متصل هستید، وارد این برنامه ها می شود و با انتخاب فرد مورد نظرتان با او تماس می گیرید و یا پیام می دهید. این تماس ها و پیام ها از طریق خطوط اینترنت به آن فرد ارسال می گردد.
سه نرم افزار لاین، وی چت و کوکو البته یک نقطه تمایز مهم با سایر برنامه های ارتباطی دارند که در واقعقابلیت شبکه های اجتماعی را نیز در درون خود قرار داده اند و همین عامل موجب استقبال گسترده از آنها شده است. نحوه کار این به این صورت است که هر فرد در این برنامه ها می تواند یک پروفایل برای خودش درست کند و همانند فیس بوک عکس و نوشته های خودش را به اشتراک بگذارد. سایر افراد هم می توانند برای آنها کامنت بگذارند. این سه برنامه البته تفاوت ها و ویژگی های مخصوص به خود را نیز دارند که به صورت جداگانه آنها را می آوریم.
1- لاین
نرم افزار لاین اولین نسخه خود را در سال 2012 عرضه کرد. دو شرکت ژاپنی با یکدیگر ادغام شدند و با تاسیس یک کمپانی تحت عنوان NHN نرم افزار لاین را عرضه کردند. این برنامه تاکنون 7 نسخه خود را منتشر کرده و در همان سال 2012 تلاش های زیادی برای ارتقای برنامه خود انجام داد و در این راه هم بسیار موفق بود.کیفیت بالای تماس های تلفنی جزو نقطه قوت این برنامه محسوب می شود که از سایر برنامه های مشابه بالاتر است.
2- وی چت
برنامه وی چت توسط شرکت تنسنت در چین ساخته شده و اولین انتشار آن در ژانویه 2011 بوده است. این برنامه بیش از 300 میلیون کاربر در سراسر جهان دارد و صاحب این شرکت در حال حاضر دومین فرد ثروتمند کشور چین است.
علاوه بر ویژگی های ذکر شده، کاربران وی چت می توانند با امکانات این برنامه افرادی که در مجاورت آنها از وی چت استفاده می کنند را پیدا و با آنها در ارتباط باشند. این قابلیت وی چت تا شعاع حدودا دو کیلومتر فعال است و کلیه کاربرانی که در این محدوده وجود داشتند را نشان می داد. «people near» نام این قابلیت بود که به همین دلیل برنامه وی چت فیلتر شد.
کمیته تعیین مصادیق مجرمانه معتقد بود که این ویژگی مصداق ورود به حریم خصوصی است. همچنین «شیک کردن» یا «تکان دادن» از دیگر قابلیت های این برنامه بود که کاربران با تکان دادن گوشی خود سایر کاربرانی که در سرتاسر دنیا به صورت هم زمان گوشی خود را تکان داده بودند نشان می داد. همین پدیده باعث شده بود بسیاری از جوانان در زمان های مختلف مشغول تکان دادن گوشی خود باشند.
3- کوکو
کوکو نرم افزاری بسیار شبیه وی چت است که پس از فیلتر شدن وی چت استقبال ها به سمت آن به شدت افزایش یافت. این برنامه نخستین بار در سال 2011 توسط گروهی از دانشجویان هاروارد طراحی شد. ایده طراحی این برنامه هم از آنجا شکل گرفت که دانشجویان این دانشگاه تصمیم گرفتند برنامه ای طراحی کنند که بتوانند با استفاده از آن با خانواده های خود در نقاط دور افتاده در ارتباط باشند.
آنها به دنبال برنامه ای بودند که چیزی فراتر از ایمیل و متن باشد تا خانواده هایشان بتوانند با آن کار کنند و صدایشان را بشنوند و البته این ارتباط از طریق خطوط اینترنت برقرار شود تا در هزینه های بالای تماس از طریق خطوط مخابراتی صرفه جویی شود. این برنامه تقریبا تمامی قابلیت های وی چت را یکجا در درون خود دارد و البته قابلیت «people near» آن با تغییراتی روبرو بوده و به شکل جزیی تر و تخصصی تر افراد نزدیک را مشخص می کند.
آینده مبهم اینستاگرام
این برنامه در حال حاضر به یکی از پرطرفدارترین برنامه های جوانان تبدیل شده و بسیاری معتقد هستند اگر همین روند را ادامه دهد حتی از فیس بوک نیز جلو می افتد. تفاوت این برنامه با برنامه های دیگر آن است که اینستاگرام صرفا یک شبکه اجتماعی به اشتراک گذاری عکس است و قابلیت تماس و ارسال پیام در آن وجود ندارد. (البته در نسخه جدید خود برخی از این امکانات را راه اندازی کرده است.)
تفاوت این شبکه اجتماعی با فیس بوک چیست؟ نکته اصلی تفاوت این برنامه آن است که این شبکه اجتماعی مختص تلفن همراه است و روی آنها نصب می شود و باید از طریق اینترنت تلفن همراه خود به این برنامه متصل شود. (نسخه وب سایت اینستاگرام هم البته وجود دارد که قابلیت های آن بسیار محدود است.)
نکته تفاوت دوم آن با فیس بوک در اشتراک گذاری عکس است. اینستاگرام برخلاف فیس بوک تنها مختص به گذاشتن عکس است و قابلیت دیگری در آن وجود ندارد. فلسفه تاسیس این شبکه اجتماعی در واقع آن بود که هر فرد در هر نقطه ای از دنیا از تصاویر مورد علاقه اش در همان لحظه با گوشی خود عکاسی کند و آن را فورا به اشتراک بگذارد. همین ماجرا سبب شد تا اینستاگرام به محبوبیت فوق العاده ای دست پیدا کند و فیس بوک در آوریل 2012، اینستاگرام را به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری کرد.
آیا نرم افزار جایگزین وجود دارد؟
ابتدای دی ماه که خبر فیلترینگ وی چت رسما منتشر شد، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در بیانیه ای اعلام کرد: «کاربران از نرم افزارهای جایگزین داخلی استفاده کنند.» اما گفته نشد آیا تاکنون برنامه مشابه داخلی معرفی شده است یا نه.
چند روز بعد یکی از نمایندگان مجلس در جایی گفت: «از زمانی هم که وی چت فیلتر شد نرم افزارت کوکو «coco» جایگزین آن شده و مردم این نرم افزار را دانلود کرده اند. من خودم همین امروز کوکو را دانلود کردم و به مردم هم توصیه می کنم تا رفع فیلترینگ وی چت از کوکو استفاده کنند.»
البته چند روز بعد coco هم به همان سرنوشت وی چتد دچار شد. این سردرگمی کاربران ادامه داشت تا اینکه عبدالصمد خرم آبادی، دبیر کارگروه فیلترینگ در جایی گفت: «به خاطر دارم که در سال های گذشته در نمایشگاه مرکز رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد نرم افزاری با عنوان «سیم کارت مجازی» معرفی شد که دقیقا همه امکانات وی چت را داشت و در آن زمان این نرم افزار به عنوان نرم افزار نمونه معرفی شد.»
سیم کارت مجازی برنامه ای است که وقتی دو طرف آن را نصب می کنند داخل محیط برنامه می توانند برای یکدیگر پیامک رایگان بفرستند. این برنامه محدود به دو نفر نیست و تمامی کسانی که مشترک باشند می توانند به صورت رایگان برای هم پیامک بفرستند. البته از این نکتهنگذریم که برای ثبت نام اولیه این برنامه باید مبلغ 15 هزار تومان بپردازید. همین مشکل می تواند به پاشنه آشیل این برنامه داخلی تبدیل شود. طبعا کاربران قید نرم افزارهای رایگان را نمی زنند و یک نرم افزار پولی که نیاز به اشتراک ماهانه و هزینه فعال سازی اولیه دارد را نصب کنند.
در روزهای بعد از فیلترینگ وی چت هم بعضی پیشنهاد کردند کاربران از نرم افزار فارسی «دیالوگ» استفاده کنند که بعدا معلوم شد آن هم توسط برنامه نویسان ایرانی ساخته نشده و یک نرم افزار چینی است که زبان فارسی به آن افزوده اند و البته ضعف بزرگی دارد؛ این نرم افزار در سرویسی مشابه people nearby وی چت محل دقیق استقرار شما را مشخص می کند که نقض آشکار حریم خصوصی محسوب می شود و حتی ممکن است برای کاربران دردسرساز شود.
منبع: برترین ها
آموزش عکاسی: 6 عادت بد عکاسی که باید بشکنید
۱ ثابت ایستادن
ثابت نگه داشتن پاهایتان هنگام عکاسی راهی قطعی برای محدود کردن خلاقیت شماست. این رسم بدی است که راحت به آن دچار می شوید مخصوصا اگر یک لنز زوم داشته باشید. به جای عکاسی یک صحنه فقط از یک زاویه، به این عادت کنید که در اطراف آن قدم بزنید، نزدیکتر شوید و به عقب برگردید. به زوم دوربین خود تکیه نکنید! از پاهایتان کمک بگیرید و ببینید که چه سریع شروع به عکاسی از زاویه های جذاب تر می کنید. نکته: اگر شما از یک سرعت شاتر دو دقیقه ای استفاده می کنید می توانید کاملا بی خیال این توصیه شوید. در این حالت بهتر است کاملا ثابت بایستید.
۲ چیمپینگ
چیمپینگ (Chimping) به عمل عکس گرفتن و پس از آن به عکس گرفته شده نگاه کردن (در حال گفتن اوووو!!!!) گفته می شود. چک کردن عکس هایتان اشکالی ندارد حتی می تواند یک راه عالی برای یادگیری و تصحیح اشتباهاتتان باشد. اما وقتی شما این کار را انجام می دهید، توجهتان از آنچه در اطراف شما رخ می دهد منحرف می شود و لحظات ناب را از دست می دهید. بنابراین از نمایشگر تنها وقتی استفاده کنید که کاملا نیاز باشد، (به طور مثال چک کردن نور در محیط کاملا بد نور) و نگاهتان را به صحنه نگه دارید و آماده عکاسی باشید.
۳ پایین آوردن دوربین برای تغییر تنظیمات
این در چیمپینگ هم اتفاق می افتاد ولی این یک عادت بد دیگر است. و حتی من که به مدت ۶ سال است حرفه ای عکاسی می کنم، هنوز این عادت را دارم. نمی دانم چرا! اما اصولا وقتی به تغییر ایزو نیاز دارم، دوربین را پایین می آورم، به صفحه نگاه می کنم، و آن را تغییر می دهم. و با انجام این، چشمانم از صحنه دور خواهند شد و لحظات مهمی را از دست می دهم. این یک نیروی ذهنی زیاد می طلبد که خودم را مجبور کنم همانطور که دوربین جلوی صورتم است تنظیمات را تغییر دهم. برای این کار لازم است که جای تمام کلید ها را حفظ کنید، ولی وقتی موفق به آن شدید، واقعا به شما کمک میکند تا دقت و تمرکز خود را معطوف به سوژه کنید. پس معطل نکنید که این را حین عکاسی تان تمرین کنید. مقداری زمان اختصاص دهید که مطمئن شوید می توانید تمام تنظیمات ضروری را بدون پایین آوردن دوربین تغییر دهید. شما حتی می توانید این تمرین را وقتی روی مبل نشسته اید و دارید درباره عادت های بد عکاسی مطالعه می کنید انجام دهید.
۴ صحبت کردن از پشت دوربین
آیا تا کنون در حال خطاب قرار دادن سوژه تان، با یک قیافه بهت زده مواجه شده اید که دارد به شما می گوید "هااا؟”، و بعد شما متوجه می شوید که دوربین صورت شما را پوشانده بوده است؟ اگر شما این عادت بد را دارید، باید جدا آنرا ترک کنید! نه تنها یک مکالمه واضح با سوژه به او کمک می کند تا آرام شود و به شما اعتماد به نفس بهتری در عکاسی تان می دهد، بلکه نشان دادن کل صورتتان (همراه با یک لبخند زیبا) به مردم واقعا به راحت بودن آن ها کمک می کند. این نکته هنگام عکاسی از کسی که به شما پول پرداخت کرده یا عکاسی از یک خارجی در کشوری بیگانه، کاملا حیاتی است.
۵ غفلت در تراز کردن
دقت کنید که ترکیب بندی کلید یک عکاسی خوب است، بنابراین عادت بد در این مورد می تواند شما را عقب نگه دارد. اول، اگر در عکستان خط افقی دارید، آن را تراز کنید. چشم انسان انتظار دارد خطوط افقی صاف باشند، و اگر نباشد حواس مخاطب را پرت خواهد کرد. اگر با این عادت بد مشکل دارید، می توانید یک شبکه (grid) روی نمایاب دوربین نصب کنید تا به شما در تشخیص تراز بودن عکس کمک کند.
نکته: برخی اوقات وجود خط افقی کج به عکس شما کمک می کند (شاید به منظور ایجاد حس حرکت)، اما این باید یک تصمیم خود آگاه باشد نه یک اشتباه! پس، هنگامی که دارید از یک دیوار یا ساختمان عکس می گیرید – چیزی که خطوط مستقیم دارد – مطمئن شوید که شما کاملا صاف مقابل آن ایستاده اید. این قانون می تواند شکسته شود، البته وقتی که تصمیم به شکستن آن می گیرید.
۶ فکر کردن به اینکه «بعدا درستش می کنم»
این عادت می تواند به هرچیزی، از عکسبرداری با نور نامناسب تا رها کردن یک تکه آشغال در گوشه کادر تصویر، تعمیم داده شود. ممکن است هنگام عکس گرفتن به این فکر کنید که بعدا این مشکل کوچک را با کامپیوتر درست خواهم کرد و به این عادت بد دچار شوید. خواهید توانست، ولی ترک این عادت به ارزش ارتقا دادن مهارت های شما و یک عکاس بهتر شدن خواهد بود. آسان است. تا آنجا که می توانید در عکاسی خوب شوید. اجازه ندهید پردازش دیجیتالی مانعی شود که شما را از قوی شدن در توانایی هایتان باز دارد. وقتی که می فهمید اشکالی را که در چند ثانیه می توانستید رفع کنید با کامپیوتر باید ساعت ها روی آن وقت بگذارید، از خودتان شاکی خواهید شد. این اشتباهی است که امیدوارم تنها یک بار مرتکب شوید.
جمع بندی
عادت های بد راحت به وجود می آیند و سخت از بین می روند. اما اگر روی کسب عادت های خوب کار کنید، و از شر عادت های بد خلاص شوید، مطمئنا خواهید دید که تکنیک هایتان و عکس هایی که می گیرید بهتر و بهتر خواهند شد.
10 چراغ برتر خودروهای 2013
مجله تخت گاز: قدیمترها بیشتر دایرهای شکل بودند. شیشهشان گرد و کدر بود و وقتی از نزدیک به آنها نگاه میکردید شکستها و زائدههای مختلفی به چشمتان میخورد که جهت شکست و هدایت هرچه بهتر نور رویشان وجود داشت. چراغهای عمدتا گرد خودروهای قدیمی، به اتفاق این حس را به بیننده القا میکردند که گویی خودرو با چشمانی خیره در حال تماشای آدمها و دنیای اطراف است.
با گذر زمان و تغییرات مختلف در طراحی خودروها، این بخش نیز به تبع سایر قسمتها دستخوش تغییر هندسه شد. دیگر الزامی به شکل گرد وجود نداشت و سایر اشکال هندسی هم در طراحی چراغهای جلو خودروها بهکار گرفته شدند، اما همچنان چینوشکن شیشه آنها موجود بود.
با ورود به هزاره جدید، باز هم چراغها تغییرات بسیاری به خود دیدند. شیشه و طلق بیرونی آنها شفاف شد و چراغ اصلی درون پایهای قرار گرفت که خود شکست صحیح نور را صورت میداد. کمکم فرمهای عجیبتر آمدند و چراغهای الایدی روشنایی در روز و نئونها به بخش اصلی روشنایی جلو خودروها افزوده شدند...
پس از معرفی 10 مورد از اجزا برتر طراحی داخلی و خارجی خودروهای سال در شمارههای قبلی مجله تختگاز، اینبار به سراغ 10 چراغ برتر خودروهای 2013 رفتهایم. با ما در ادامه همراه باشید.
Jeep Wrangler 2013
حتی اگر فکرمان سمت دنیای خودروها نباشد، وقتی دو چراغ دایرهای شکل با فاصلهای مشخص از هم را میبینیم ناخودآگاه به یاد چراغهای کلاسیک جیپ میافتیم. هر چه به عقب برمیگردیم و خودروهای نسلهای قبل این خودروساز را بررسی میکنیم به اصالت این طرح بیشتر پی برده و احترام بیشتری برایش قائل میشویم.
چراغهایی که اغلب با حبابهای کدر پوشانده شدهاند، حالا دیگر رنگ و بویی قدیمی گرفته و ما را به یاد پیرمردهای سر حالی میاندازد که هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. وقتی نشان Jeep را میبینید مطمئن باشید که در شعاعی نزدیک به آن دو دایره تمام عیار در انتظار روشن کردن فضای پیش رویتان هستند.
BMW M5 2014
چشمان زیبای BMW همیشه یکی از جزئیات تحسین برانگیز خودروهای این برند هستند. چراغهایی کشیده که با اولین نگاه به آنها متوجه حضور یک آلمانی جذاب در چند قدمیتان میشوید. بهرهگیری از تازهترین فناوری در انعکاس بهتر نور و نوار الایدی مختص بامو، این طرح را به یک فرم منحصر به فرد در چراغهای اتومبیلهای امروزه تبدیل کردهاست.
فرمی که آنقدر جذاب است که برای بسیاری از خودروسازان نوپا تزریق تکه کوچکی از بامو در چهره خودرویشان آرزویی است دست نیافتنی! یادمان نرود که بامو، بامو است.
Mercedes Benz S class 2014
اسکلاس مرسدس بنز آن قدر زیباست که شاید اگر ساعتها برای تماشای جزئیات اتاق مجللش وقت بگذاریم، کافی نباشد. مقابلش که میایستید ضربان قلبتان دو برابر میشود و نمیدانید از کجا شروع کنید. ما سعی میکنیم که حواسمان را به چراغهای جلویش معطوف کنیم. طراحی حجیم، ترکیب نور سفید و آبی و نوار سفید رنگ حیرتانگیز چراغها دیدنی هستند.
نوار بالاییاش هم که وقتی راهنما را روشن میکنیم، با نور نارنجی رنگ چشمکزن میشود در افزایش جذابیتش نقش موثری دارد. ابهت و بزرگی مرسدس از چشمان این مخلوق پرآوازهاش میبارد.
SsangYoung Actyon
نتوانستیم از کنار چراغهای عجیب این پیرمرد گوژپشت و باوقار اهل کره جنوبی به راحتی عبور کنیم. ابعاد غریبی دارد. هم دایره در طرح چراغهایش دیده میشود و هم مثلث!
با این که هر وقت نام این مدل سانگ یانگ را میآوریم همگی در متفاوت بودن طراحیاش اتفاق نظر دارند، طرح چراغ جلویش یک طرح کمنظیر است و میتوان گفت نسبت به خودروهای آسیایی فرم جالبی داشته و راننده را از روشنایی مناسبی بهرهمند میکند.
Bentley Flying Spur 2014
چهار چراغ گرد و خیره مزین به نوار دایرهای الایدی و برشهای ظریف درونی برای انعکاس بهتر نور، نوید نزدیک شدن به یک بریتانیایی اصیل را میدهد.
بنتلی را هم میتوان مثل جیپ از روی چراغهایش شناخت. این چراغها نمادی از بنتلی شدهاند و در کنار جلو پنجره همیشگیاش در همه نسلهای این برند خودنمایی میکنند. این که این چهار دایره با دو شعاع متفاوت از هم طراحی میشوند یک فرم منحصر به فرد را برای این خودرو به وجود آوردهاست.
Ford Mustang GT 2013
چهره خشن فورد موستانگ را همه ما میتوانیم در ذهنمان تصور کنیم. چراغهای خشمگینش یکی از عوامل اصلی برای هرچه خشنتر نشان دادن سیمای آن هستند.
این چراغها نمادی برای قدرت، اصالت و از همه مهمتر موستانگ بودن به حساب میآیند. دو نورافکن با نور سفید رنگ هم در کنار این چراغهای سفید و نارنجی طراحی شدهاند که در مجموع یکی از مجهزترین نوع چراغ و روشنایی را در اختیار مالک خود میگذارند.
Pininfarina Cambiano 2013
طرحهای پینینفارینا هر کدام ایدهای دارند که همه را متعجب میکنند. در میان چراغهایی که انتخاب کردیم تا به اینجا به طرح نامتعارفی اشاره نشد؛ اما حالا موقع آن رسیده که شما هم از دیدن این شکاف عجیب برای چراغ این خودروی کانسپت تعجب کنید.
اگر چراغهایش خاموش باشند و شما هم منتظر تماشای یک طرح غیرمعمول نباشید تصور خواهیدکرد که چراغ جلویی برای این خودرو طراحی نشدهاست. اما وقتی به منظره چراغهای روشن آن مینگریم متوجه یک نوار بسیار باریک به عنوان چراغهای جلو میشویم که در نوع خود ایده جالب توجهی است. هر چند که به نظر نمیرسد که از نظر کاربردی چنگی به دل بزند.
Audi S3 2015
آئودی همیشه در طراحی چراغهای جلوی خودروهایش از طرحها و المانهای بسیار سادهای استفاده میکند. اما این سادگی دلیلی بر نبود جذابیت در طرحهایش نیست.
با وجود سادگی، نگاهها را به سمت خود میکشاند و برای اتومبیلهایش جذابیت خاصی را ایجاد میکند. این محصول تازه آئودی هم از این نوع طراحی مستثنا نیست و با نگاهی گذرا به چراغهایش میتوان دریافت که این خودرو ساخته دست آلمانیهاست.
Lexus IS 2014
ژاپنیها را به استفاده از خطوط کشیده در طراحی بدنه اتومبیلهایشان میشناسیم. خطوطی که گاهی اوقات هم زیادهروی در آنها چهره اغراقآمیزی برای خودروهایشان به وجود میآورد. اما این بار در این لکسوس با این که طراحانش در طراحی چراغهای عقب دست از این عادتشان برنداشتهاند و شاید هم در آن افراط کردهاند، طراحی چراغهای جلو شکل کمنظیری دارند.
نور سفید رنگ و نواری که اکثرا درون چراغ جای دارند، جدا شده و به شکل یک تیک که در راستای جلوپنجره زیبایش قرار گرفته و زیر چراغ اصلی برای خود جایی باز کردهاست.
Cadillac Elmiraj Concept
کادیلاک همیشه در طراحی چراغهای جلو سنتشکنی کرده و به جای این که چراغها را به صورت افقی طراحی کند، سعی دارد تا از طرحهای عمودی بهره بگیرد. این کمپانی در طرح مفهومی جدیدش با نام Elmiraj به نظر میرسد که به دنبال ایجاد تغییر جدیدی در سبک چراغهایش بوده و با حفظ اصالت از عرض چراغها کاستهاست تا شکل جدیدی به خودروی خود ببخشد.
کادیلاک نشان میدهد که چراغهای جلو و عقب خودروها حتما نباید فرمی افقی داشته باشند و چراغهای عمودی هم در نوع جذاب، گیرا در عین حال کارآمد خواهند بود، هر چند ساختارشکنیهای اینچنین را تنها از کمپانی با اصالتی چون کادیلاک میتوان انتظار داشت.
رانندگی موفق زمستانی در شب
شش ماهه سرد سال آغاز شده و بارش برف و باران چهره شهرها و جادهها را دگرگون ساختهاست. در زیبایی روزهای دلانگیز برفی و بارانی شکی نیست، اما این زیبایی بینهایت تا حد زیادی میتواند خطر آفرین نیز باشد.
تصور کنید زمانیکه در یک شب برفی یا بارانی قصد رانندگی دارید، چراغهای سالم خودروی شما تا چه حد میتوانند به دید مناسب و تصمیمگیریهای صحیح در زمان بروز سوانح کمک کنند. جهت بهرهگیری هرچه بهتر از نور مناسب حین رانندگی، سلامت چراغهای جلو و عقب خودرویتان را بهصورت منظم بررسی و جهت تعویض لامپهای سوخته حتما از قطعات اصلی استفاده کنید.
پاکیزگی و شفافیت شیشه یا طلق بیرونی چراغها مخصوصا در جلو نقش بسزایی در روشنایی هرچه بهتر آنها خواهند داشت، پس اگر خودرویتان را زود به زود به کارواش نمیبرید، دستکم هر چند روز یکبار سطح رویی چراغهای آنرا با یک دستمال نرم تمیز کنید.
در خودروهای جدید، زاویه نوردهی و خط افقی چراغها قابل تنطیم است. همیشه حین رانندگی در شب و خصوصا در یک رانندگی شبانه زمستانی، علاوه بر تنظیم آینه و صندلی، افق نور چراغها را نیز متناسب با دید خود تنظیم کنید تا کمتر مجبور به بهرهگیری از نوربالا و کور کردن دید سایر رانندگان شوید.
از تغییر فرم استاندارد چراغها و تغییر رنگ نور آن با نورهای زننده و نامتعارف یا تعویض رنگ آنها به رنگهایی چون آبی جهت حفظ ایمنی خود و سایرین خودداری کنید. استفاده از عینکهای مخصوص رانندگی در شب نیز میتواند دید شما را با از میان بردن هاله نورانی چراغ سایر خودروها؛ بهبود بخشیده و از خستگی چشمانتان جلوگیری کند... در هر کجای نیمکره شمالی که هستید رانندگی پاییزی و زمستانی آرام، لذتبخش و ایمنی را برایتان آرزو داریم.
منبع: برترین ها
آموزش عکاسی: یک شبه عکاس بهتری شوید!
اما همه ی ما میدانیم که این همه زمان صبر کردن برای بهتر شدن چه قدر سخت است. فرآیند های سریع می تواند روحیه ی شما را بهتر کند، و شما را برای حرکت با انگیزه نگه دارد. بنابراین بیایید تا نکته هایی را یاد بگیریم که عکاسی شما را به سرعت بهبود می بخشد.
۱ در ساعت طلایی عکاسی کن
عکاسی در ارتباط با نور است، پس بهترین نور روز را برای عکاسی انتخاب کنید تا لایه ای ضخیم از جادو به عکس شما اضافه کند. ساعت طلایی به یک ساعت قبل از غروب خورشید و یک ساعت بعد از طلوع آن گفته می شود. همین امروز در یکی از این ساعات بیرون بروید و عکس بگیرید و بگیرید و بگیرید. شما از اینکه چه طور نور عکس شما را زنده می کند شگفت زده خواهید شد.
۲ از تکنیک ترکیب بندی چهارگوشه استفاده کن
شما به راحتی می توانید با استفاده از فن ترکیب بندی چهار گوشه، چیزها را جور دیگری ببینید و ایده های ترکیب بندی جدیدی را کشف کنید. این به راحتی آب خوردن است. همینطور که دوربین جلو چشم شما قرار دارد، سوژه را در چهار گوشه کادر قرار دهید و یکی یکی عکاسی کنید (همچنین اگر به نظرتان جذاب می آید می توانید سوژه را دقیقا در وسط کادر قرار دهید). این روش به شما کمک می کند تا هر عادتی دارید را بشکنید و در پیدا کردن کادر بندی های خلاقانه جدید موثر خواهد بود.
۳ یک حلقه فیلم عکاسی کن
یکی از ارزشمند ترین نکته ها در مورد عکاسی آنالوگ این است که شما محدودیت دارید. شما فقط می توانید ۲۴ یا ۳۶ عکس بگیرید، همین. این شما را مجبور می کند تا در مورد تک تک عکس ها با دقت فکر کنید و بعد عکس بگیرید. پس یک دوربین آنالوگ تهیه کنید و بروید قدم بزنید تا ببینید که چه خلق خواهید کرد! اگر دوربین آنالوگ ندارید، از دوربین دیجیتال استفاده کنید، اما خودتان را محدود کنید تا بیشتر از ۲۴ عکس نگیرید. شما حتی می توانید LCD را بپوشانید که نتیجه عکس هایتان را تا قبل از رسیدن به خانه نبینید.
۴ به یک نفر عکاسی یاد بده
تقریبا باور نکردنی است که چه طور فرآیند آموزش یک مفهوم به دیگری می تواند آنرا فورا در ذهن خود شما ساده سازی و روشن کند. علاوه بر این، به اشتراک گذاشتن علاقه شما در عکاسی، دوز زیادی از رضایت و انرژی را به شما تزریق خواهد کرد! یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که به عکاسی علاقه مند است را پیدا کنید، بنشانید و به او درس بدهید! آنها احتمالا از شما سوالاتی میپرسند که ذهنتان را به کار خواهد گرفت!
۵ دفترچه راهنمای دوربین را بخوان
در رابطه با هر عکس دو تصویر وجود دارد: تصویری که شما در ذهنتان می بینید، و تصویری که دوربین خلق می کند. یاد گرفتن اینکه دوربینتان چگونه کار می کند و چگونه باید آنرا کنترل کنید، چیزی است که به شما امکان می دهد به آن تصویر ذهنی جان ببخشید! پس بنشینید و کتاب راهنمای دوربینتان را از اول تا آخر بخوانید. این بخش ضروری یادگیری این است که گجت دوست داشتنیتان چگونه کار می کند. شما حتی ممکن است خودتان را در حالی که دارید می گویید "خدای من، اصلا فکرش را نمی کردم این گونه کار کند” پیدا کنید. پس برای خود یک نوشیدنی بریزید و بنشینید و کتابچه ی راهنما را بخوانید.
۶ یک مستند ببین
عکاسی شما یک نمایش بصری است از اینکه شما چگونه دنیا را می بینید، پس تغییر طرز تفکرتان به تغییر نحوه عکاسی شما کمک خواهد کرد! یکی از سریع ترین راه ها برای انجام این کار، تماشای مستند است. نه تنها چیزهای جذابی یاد می گیرید، بلکه شانس این را پیدا می کنید که در مورد اطرافتان به گونه ای دیگر فکر کنید و به نحوی دیگر مشاهده کنید. علاوه بر اینها، گاهی از هنر فیلمبرداری الهام گرفته و استفاده خواهید کرد.
۷ محدودیت ایجاد کن
گاهی اوقات مشکل اینجاست که شما زیاد عکس می گیرید و این منجر به آبکی شدن کارتان می شود. ممکن است ممکن است به نظر حسابگری بیاید ولی محدود کردن خودتان به خلاق شدن کارتان کمک خواهد کرد. وقتی شما به عکسبرداریتان محدودیت می دهید، خودتان را مجبور می کنید تا به سبکی دیگر فکر کنید و واقعا تمرکز کنید.
موارد مختلفی وجود دارد که بتوانید این نکته را به کار بگیرید، اما در اینجا چند ایده مطرح می شود. کل یک روز را با یکی از این ایده ها عکاسی کنید و ببینید چه ساده عکاسی شما پیشرفت خواهد کرد:
فقط با دوربین گوشی موبایل عکاسی کنید
به صورت سیاه و سفید عکس بگیرید
فقط از خودتان (self-portrait) عکاسی کنید
از غریبه ها عکس بگیرید
تنها از دوستانتان عکاسی کنید
از فضای داخلی ساختمان عکس بگیرید
فقط در خارج از ساختمان عکاسی کنید
۸ یک تکنیک جدید یاد بگیر
یکی از جذابیت های عکاس بودن، اضافه کردن یک تکنیک جدید به دانسته هایتان است. برخی اوقات تنها یک حقه ساده می تواند برای بقیه عمر عکاسی شما را تغییر دهد! پس روزی را به آموختن چیز های جدید و تمرین آنها بپردازید.
۹ مقابل چیزهای جذاب بایست
ساده است؟ بروید بیرون و سوژه های جذاب پیدا کنید! اما منظور از جذاب چیست؟ این کاملا به شما بر میگردد. و قطعا نیاز نیست نصف کره زمین را بگردید. هزاران سوژه جذاب در شهر شما وجود دارد. کلید کار این است که شما سوژه را جذاب ببینید و این باعث می شود که عکس های بهتری از آن بگیرید!
این یک نقل قول جالب از یک عکاس نشنال جئوگرافیک است:
اگر می خواهید عکاس بهتری شوید، در مقابل چیزهای جذابتری بایستید. – جیم ریچاردسون
یک عکاسی پیاده به سادگی قدم زدن در یک بخش تازه شهر است (یا قسمتی تکراری که شما با دیدی تازه به آن نگاه می کنید!) راه های زیاده هست ولی کافی است به دنبال محلی برای عکاسی بگردید، دوربینتان را همراهتان ببرید، خودتان یک سوژه جالب پیدا کنید و مقابل آن بایستید و عکاسی کنید.
۱۰ به عکس های قدیمی ات نگاه کن
راهنمایی آخر این است که زمانی را به نشستن و مرور عکس های قدیمی اختصاص دهید. این کار از چند جهت به شما کمک می کند. شما را هیجان زده می کند، و به یادتان می آورد که چرا عکاس هستید. این همچنین به شما کمک می کند که نقاط ضعف و قوت خود به عنوان یک عکاس تشخیص دهید. شما را متوجه می کند که برای بهتر شدن به چه آموزش ها و چه تمرین هایی نیاز دارید!
تجارت و کسب و کار بدون موبایل میشه؟
در سال 2011 میلادی، شرکت مایکروسافت تخمین زده بود د سال 2014 میلادی تعداد کاربران اینترنت گوشی های تلفن همراه بسیار بیشتر از کاربران اینترنت کامپیوترها خواهند بود. اکنون که در سال 2013 میلادی قرار داریم این افزایش را می توانیم به خوبی ببینیم و لمس کنیم. 63 درصد از کاربران موبایل، از آن برای فعالیت های آنلاین استفاده می کنند. تعداد کاربرانی که اینترنت موبایل برایشان اولویت دارد نیز حدود 21 درصد است.
با اینکه در سال آینده میلادی دسکتاپ همچنان وسیله ای برای دسترسی به اینترنت باقی خواهد ماند، اما نقش اصلی این نمایش را موبایل ها به عهده می گیرند. اسمارتفون، به ویژه در زمینه تجارت و کسبوکار بسیار مناسب کارمندان است زیرا می توانند همیشه و همه جا به داکیومنت ها و فایل های موردنظر خود دسترسی داشته باشند.
تعداد کاربران اینترنت موبایل در سال 2014 میلادی از این که هست نیز بیشتر خواهد شد. این موضوع نیز بر کسبوکار تاثیر مستقیم دارد. برای این ادعا، 7 دلیل داریم که در ادامه مطرح کرده ایم.
امنیت BYOD
اگر هنوز از سیاست BYOD استفاده نمی کنید باید بدانید از دنیای دیجیتال عقب هستید. BYOD در واقع مخفف عبارت «وسیله الکترونیک خودت را بیاور» است. به این مفهوم که کارمندان می توانند از وسایل شخصی خود همچون لپتاپ، اسمارتفون یا تبلت برای دسترسی به اطلاعات شرکت و انجام کارهای آنها استفاده کنند. کسبوکارهای امروزی بیشتر به این سمت پیش رفته است که نرمافزارهای کدگذاری شده روی موبایل ها نصب شوند و موبایل هر فرد به محل کار مجازی او تبدیل شود. هنگامی که همه کارمندان از راه دور به اطلاعات کاری دسترسی داشته باشند، شرکت ها نیز می توانند خطمش نوشته و امضا شده برای کارمندان تعیین کنند.
ارتباط دایمی
فاصله میان زندگی شغلی و شخصی افراد پس از زیاد شدن اضافه کاری ها در بعدازظهر یا روزهای تعطیل در حال از بین رفتن است. کاربران گوشی های هوشمند که نیروی کار شرکت های مختلف هستند می توانند همیشه و همه جا به اطلاعات و پانل پروژه های کاری دسترسی داشته باشند. این اتفاق بسیاری خوبی برای کارمند و کارفرما است زیرا ساعات کاری کارمند تغییرپذیر است و می تواند در بازه های گسترده ای تغییر کند. این مساله برای کارفرما نیز سود دارد زیرا پروژه هایشان حتی در روزهای تعطیل نیز پیش می رود.
افزایش اپلیکیشنهای سیستم ابری
برای دسترسی به اطلاعات، برخی از شرکت ها کارمندان را به سمت سیستم ذخیره ابری هدایت می کنند. راهکارهایی همچون آفیس 365 یکی از نرمافزارهایی است که اطلاعات شرکت را در خارج از شرکت ذخیره می کند و ماهانه هزینه بسیار کمی نیز برای کارفرما دارد. ارایه دهنده های سرویس ها ابری از جمله شرکت هایی هستند که از انتقال محل کار روی موبایل های هوشمند بیشترین سود را خواهند برد. البته باید همیشه راه حل های مناسب برای هر مشکل احتمالی را نیز داشه باشند تا شرکت های تجاری به استفاده از تیم برنامه نویس برای برطرف کردن مشکلات خود مجبور نشوند.
بازاریابی مبتنی بر موبایل
حتی گوگل نیز دریافته دنیای جستوجوی کاربران تغییر کرده است. در این زمینه نیز الگوریتم جدید Hummingbird را ارایه کرده است. کاربران امروزی بیشتر تمایل دارند از گوشی خود سوال بپرسند تا اینکه سوال خود را تایپ کنند. به همین دلیل، بسیار مهم است شرکت ها کمی عقب بایستند و از دید وسیع تری با خود فکر کنند و حدس بزنند کاربران چه سوال هایی از آنها خواهند پرسید و پاسخ آنها را از قبل آماده کنند. به طور مثال، ممکن است کاربری بپرسد: «از کجا می توانم یک لوله کش خوب پیدا کنم؟» یا «بهترین رستوران ایتالیایی کجاست؟» و ... .این کار قابل اجرا است و به تدریج پاسخ ها کامل تر و دقیق تر خواهند شد.
تنوع گسترده اپلیکیشنها
نیاز نیروی کار به ابزارهای کاری در حال تغییر است. روزی بود که کارفرماها فقط به بسته های آفیس و نرم افزار اختصاصی شرکت خود نیاز داشتند. اما امروز آنها اپلیکیشنهای بیشماری در اختیار دارند که قیمت بسیاری از آنها از نرمافزارهای سنتی بسیار کمتر است. تمایل به استفاده بیشتر از موبایل برای انجام کارها باعث می شود تا افراد به نرمافزارهای متنوع بیشتری توجه نشان دهند. این اپلیکیشن ها از نرمافزارهای مدیریتی گرفته تا مبتنی بر اینترنت و سیستم ابری تنوع دارند. به این ترتیب، شرکت های کوچک نیز می توانند با کمپانی ها بزرگ وارد رقابت شوند.
کیف پول موبایل
هر چه سال ها جلوتر می روند احتمال اینکه کیف پول خود را در خانه جا بگذاریم بسیار کمتر خواهد شد زیرا شرکت های تجاری به اهمیت برنامه های موبایل در زمینه تجارت پی برده اند. به جای اینکه از کارت های اعتباری برای خریدهای خود استفاده کنید، می توانید از یک اپلیکیشن واحد موبایل بهره بگیرید. کاربران در سال 2014 میلادی به طور گسترده تری می توانند از طریق موبایل هوشمند هزینه ها و قبض های خود را پرداخت کنند.
استفاده از موبایل در فروشگاه ها
سیستم پوز موبایلی در فروشگاه ها به فروشنده ها کمک می کند تا هزینه های نقد کردن پول را تا حد زیادی کاهش دهند. در سال 2014 میلادی، کاربران بیشتری از این سیستم برای پرداخت هزینه ها در فروشگاه های مختلف استفاده خواهند کرد.